🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۵/۱۸ |
| تعداد شعر: | 25 |
| تعداد مطالب: | 2 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۰۸/۱۶ |
چهار فصل
پاییز
خش خش خاطراتی
که در قلبم جارو می شود
با رفتن تو
این گونه های خیس
نشیمن گاه هیچ بوسه ای نشد…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
مهر 29, 1402
سلام
و دوتا پیشنهاد برای فائزه :
۱- بعد از پاییز ، ” است ” را حذف کن
۲- شعر را به شکل دو پاره بنویس . یعنی بین بخش اول و بخش دوم که از ” با رفتن تو ” شروع می شود ، فاصله ای بنداز
پاسخ
مهر 29, 1402
سلام مانای عزیز
سپاسگزارم درست می فرمایید
انجام می شود
پاسخ
مهر 29, 1402
سلام و درود
مانای عزیز اینگونه می فرماید:
چهار فصل
پاییز
خش خش خاطراتی
که در قلبم جارو می شود
با رفتن تو
این گونه های خیس
نشیمن گاه هیچ بوسه ای نشد…
بسیار زیباست
آفرین
در پناه خدا 🌱👌👌👌👌👌👌🌱
پاسخ
مهر 29, 1402
دقیقا ❤❤❤
پاسخ
مهر 29, 1402
درود بله متوجه شدم ممنونم از کارشناسی هر دو عزیز
پاسخ
آذر 1, 1402
عالی بود عمه بیست بود
پاسخ
بستن فرم