🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ۳۳ سالگی

(ثبت: 264695) مهر 24, 1402 

 

سالهاست دارم حمل می شوم
و در زمان حل
گاه شکرم
گاه نمک
هم می خورم در جریان زندگی
و قطره قطره می خورم
عصاره ی شالوده ام را
به راستی
روحم چگونه این همه سال پیکرم را تحمل کرده است؟
چگونه انبوه ثانیه ها در حافظه ام جا می شوند؟
گاه زمان کوچک و دنیا بزرگ
گاه دنیا کوچک و زمان بزرگ
و چین هایی که دارند به اندامم نزدیک می شوند
و اندامم به لرزه می افتد
هر خط یک اتفاق
هر چه پررنگ تر عمیق تر
می گویند پیر که می شویم
خاطراتِ دور نزدیک می شوند
و خاطراتِ نزدیک دور
به گمانم پیر که بشوم
خاطرات شیرین شور می شوند
و خاطرات شور شیرین
اگر قبل پیری شالوده ام تمام نشود !
و اکنون به پدرم می اندیشم که پیشانی پرچینی داشت…

 

تقدیم به خودم در روز تولدم
۱۴۰۲/۷/۲۴

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. فاضله هاشمی

    مهر 24, 1402

    بسیار زیبا سرودید بانو

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا