🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چامک 6

(ثبت: 13065) بهمن 3, 1397 

1 – این روزها
دست هایم ..
بد جور بوی حافظ می دهند!
از بس که تفال زده ام
و خال لب تو پیدا بود.

 

2 – صبح ها
یک دوستت دارم
روز میز بگذار
گاهی این جمله
بیشتر از هر صبحانه ای میچسبد.

 

3 – معجزه
یعنی آغوشت
که عالم و آدم را از یادم می برد.

 

4 – گل های قالی
در نبودت
پژمردند
آنها به آبی قدم ها تو محتاج اند.

 

5 – عاشقانه ترین شعرهایم را
در آغوش تو سروده ام
آنجا که دنج ترین جای دنیا
برای یک شاعر است.

 

6 – برایم کمی عشق بیاور
و دو لقمه دوستت دارم
و قاچی بوسه از لبهایت
تا صبحم بخیر شود.

 

7 – می خواهم شعری باشم
و لب های تو
زمزمه شوم.

 

8 – نبودِ تو
زمزمه ی
سرود بی کسی است.

 

9 – عزیز همیشگی
دوست داشتنت را
درد می کشم
در نبودنت
بگو کجای جهان نشسته ای…

 

10 – ‏‫من؛
داشتنت را
به دلم قول داده ام
نگذار بد قول شوم.

 

 

سعید فلاحی

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا