🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کرشمه های ناب

(ثبت: 246911) فروردین 22, 1401 

 

بوسه ای تعارفم نکرده است آفتاب
سایه ی مرا هزار بار،
ابرهای تیره سر به نیست کرده اند.
من ولی،
همیشه سر به راه بوده ام عذاب را.
رشک برده ام،
و می برم هنوز هم،
خلسه های نابِ بی خیالی حباب را.
عشوه می خرم اگر چه گاه گاه،
ماهتاب را،
حظّ نبرده ام،
به هیچ وجه،
هیچگاه،
جرعه ای- مگر که در خیالِ خود-
از تو، ای فرشته ای که نیستت رقیب در جهان،
جز همین کرشمه های ناب را!
غمزه های گرچه یکسره پرآب و تاب، لیک دیریاب را
تو، ولی دریغ
درک، جرعه ای نمی کنی
زلالیِ صفای این اسیرِ در خودت مذاب را
این که یافته ست
در سرابِ عشقِ تو،
گنجِ رنجِ بی حساب و بی کتاب را

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا