🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
ممکن است بشکند آرامش تنهائی من
یا که پَر گیرد از این جا دل شیدائی من
یا خزان گیرد از این هم همه ی باد خزان
یا سرازیر شود قطره ای از دیده ی من
کمی آهسته بیائید به بالین ترک خورده ی من
یا که شاید به لب جوی چکاوک باشد
یا که چشمی به تمنای اسارت باشد
یا بخواهد به لب حس بسُراید شعری
یا که شاید به دلش حس غریبی باشد
کمی آهسته بیائید به بالین ترک خورده ی من
وقت روز است , سیاحت به دل خاطره هاست
یا اگر شب , به نیایش دل تاریکی هاست
یا که مهمان عزیزان سفر کرده شدید
یا که مهمانی این کلبه ی ویرانه شدید
کمی آهسته بیائید به بالین ترک خورده ی من
شاید امروز به قدمهای خیالی رفتم
یا به نجوای خوشی از سفری برگشتم
یا که شاید به سوالات , مردد شده ام
یا به دیدار ِنگاری که منور شده ام
کمی آهسته بیائید به بالین ترک خورده ی من
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم