🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
توصیه می شود دوستان گرامي شرح بیت ششم را قبل از غزل بخوانند وگرنه خواهندگفت این بیت از موهومات و بی اساس است.
بیت ششم:
کعبه مگر ز آنچه در آینده می شکست
پهلو زغم شکسته ؟و جان گفت و باور است
زمانی که پیامبر اکرم به دنیا آمدند 14 کنگره طاق کسری یا ایوان مدائن فرو میریزد موبدان و آنان که دارای چشم سوم بوده اند خبر از تولد پیامبر آخر الزمان را می دهند و در حقیقت ذرّات فروریخته ایوان مدائن با این ریزش خود زودتر از هر کسی خبر از فروپاشی نظام شاهنشاهی ایران در 14 قرن دیگر را می دهند و همگان دیدند در قرن 14 هجری قمری حکومت شاهنشاهی در ایران به پایان رسید .
اثبات این امر بسیار آسان است، به نیکی روشن است ذرّات به امر الهی خالق هستی می باشند با دلایل و برهانی بسیار قوی در “تئوری بی نهایت شعور و توانایی در بی نهایت ذره” که خوشبختانه تئوری مذکور اثبات کرده است در کُنه ذره تجلی گاه خداست.
به همین دلیل در قرآن کریم میخوانیم خداوند از رگ قلب به انسان نزدیک تر می باشد :
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید
روشن است به دلیل تجلی خدا در کُنه ذره، ذره دارای شعور و توانایی و دید وسیع می باشد تا به اذن الهی، هستی و انسان و تمام موجودات را خلق كند و دیده می شود ذرات لحظه به لحظه در حال دگرگوني جهان بی نهایت مي باشند .
حضرت مولانا از زبان ذره میفرماید :
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
با هم می خوانیم :
باد حمال سلیمانی شود
بحر با موسی سخندانی شود
ماه با احمد اشارتبین شود
نار ابراهیم را نسرین شود
خاک قارون را چو ماری در کشد
استن حنانه آید در رشد
سنگ بر احمد سلامی میکند
کوه یحیی را پیامی میکند
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
دوستان دقت بفرمایند باد، ماه، خاک، سنگ و کوه همه و همه و تکرار می کنم تمام موجودات از ذره ساخته شده اند، ذره می بیند، می شنود و تواناست.
گل زیبای پرپر
پیکر در این سراچه و جان جای دیگر است
جان بی گمان به ساحتِ زهرای اَطهَر است
آن شوقِ بی نهایتِ افلاکِ معرفت
گویی که از تمامی هستی فراتر است
یارب، چه دیده دیده ی جانم ؟ به روز و شب
یک انفجارِ نور به دیده مصوَّر است
دل بُرده است ماهِ محمّد ز کهکشان
این بی کرانِ نور خدا را چه دلبر است
در حیرتم هنوز ز پهلو شکستگان
این حیرتم ز کعبه و بانوی حیدر است
کعبه مگر ز آنچه در آینده می شکست
پهلو زغم شکسته؟ و جان گفت و باور است
زان ماجرای درد، چه گویم؟ هنوز هم
بنگر به سینه ها، چه شراری زِ آذر است
لب ها به امرِ واعتَصموا [1] بسته بر سکوت
ورنه دلم هنوز ز غافل مُکدَّر است
هرکو کلام ایزدِ دانا به رَه نبرد
بی بهره از کرامتِ آل پیمبر است
بر سرسرای عرشِ الهی نوشته اند
طارق که عشق، آن گل زیبای پرپر است
[1] .اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
آذر 28, 1402
سلام و درود بر شما
بسیار عالی ست
اجرتون با حضرت زهرا
پاسخ
آذر 28, 1402
سلام رهپوی نور
دخترم معصومه ی عزیز
سپاس از مهر حضورت
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
آذر 28, 1402
درود و عرض ادب و احترام استاد
بسیار عالی
اجرتون با حضرت زهرای اطهر
🌹🌹
پاسخ
آذر 28, 1402
سلام حضرت استاد حسینی عزیز
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
آذر 28, 1402
درود بر استاد طارق ارجمند
بسیار زیبا سروده اید
🙏🌸🍃💐🌿🍃
پاسخ
آذر 28, 1402
سلام و درود بر بزرگ بانوی پاک
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
آذر 29, 1402
درود بر شما .بسیار زیبا
پاسخ
آذر 29, 1402
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🌱
پاسخ
آذر 30, 1402
سلام بابا طارق
پاسخ
بستن فرم