🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گل مهشید ( قسمت اوّل)
پریشان گشته ام از عشق تو، امّا، پشیمان نه
پُر از تشویش گردیدم ولی خالی ز ایمان نه
همه عمرم ز فقدان مَه روی تو آخر شد..
شدم آواره کوی تو امّا ، خانه ویران نه
شب وروزم همه درحسرت وصل تو باطل شد
شکست این قلب خونینم ولیکن ،عهد و پیمان نه
منم مجنون ترین دلداده ناز گل مهشید……..
سر بی نان نهادم بر زمین،بی ذکر جانان نه
برای من که بی پروا دهم جان در ره محبوب
هراسی دارم آیا از خروش یکّه تازان؟ نه….
وصالت پیشکش، حتّی به رویای تو ، می بالم
خیال تو شود آیا ،،نصیب باده نوشان؟؟؟؟ نه..
زمان بگذشت و اقبال من ژولیده حسرت شد..
به جز نسیان یاد تو نگردیدم هراسان ،،نه ..
ادامه دارد…( حادثه)…تقدیمی یادبود به عزیزان دل واژه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مهر 24, 1397
درود بسیار زیبا
آنچه از دل برآید بر دل نشیند
شاعریتان مستدام
پاسخ
مهر 24, 1397
استاد و سرور نازنین جناب منوچهری سپاس بی مر از مهر بی حصرتان بزرگمهر درودهااااااااااااااا
پاسخ
مهر 25, 1397
سلام و درود بحضور برادر بزرگوار ، شاعرارجمند جناب احمدی عزیز
عاشقانه ای بسیار زیبا قلم زده و سروده اید
به لطف خداوند منان همواره موفق و پیروز و سرافراز باشید… انشاءالله
پاسخ
مهر 26, 1397
استادم سرورم و برادر نیک اندیش و حامی هماره حقیر جناب رفیعی والا ارج بنده نوازی شما افتخار من است مهرتان را سپاس تا بیکرانه عشق ایزدی
پاسخ
اسفند 25, 1399
عشق فقط مهشید
پاسخ
بهمن 24, 1401
شعر تولد. مهشید
پاسخ
بستن فرم