![حدیث عبدلی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2024/04/IMG_20240414_125020_815.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اگر تورا نسرایم
به افق کدامین آینه
انعکاس حادثه ی حدیث باشم…
آن هنگام که اشک،
لب های حقیقت را خیس می کند
با شادی واقعه ها چه کنم؟!
اگر تورا نسرایم
در شادی های غم فرسای فرداها
چه کنم ؟!
آن هنگام که واژه ها لبانت را لمس می کنند
حسادت عطر غریبی
بر نبض( آشنای) گردنم می زند
برایم شعر بگو
تا واژه ها با نگاه حسرت بار
به معشوقه ی شاعر بنگرند…
اگر مرا نسرایی
بر بلندای زبور ،
نه یعقوبی به ترانه ی باد
بیتابی اش را مویه می کند
نه گندمی با خوشه…
در سیلوی سحابی چشمانت
من حریف زبان زلیخای زیبا
نخواهم بود
اگر زاویرای سینه ات،
آغوش بی مرز و زمانم نباشد…
اگر مرا نسرایی
به تماشای کدامین دولت خنده بنشینم
و گندم زار رخسارم را
با کدام سیب سرخ،سال های لبخند تو
توصیف کنم؟
برای بلور های برفی
که از زمستان چشمانت می چکد
در کدامین باغ بی برگی
گل همیشه بهار باشم
اگر مرا نسرایی…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (13):
خرداد 23, 1403
سلام
یکی از کارهای خوب حدیث بود و مختصر مشکلاتی دارد که شاید از کم حوصلگی یا کم دقتی شاعر باشد ، مثلا اشک باید گونا را خیس کند و لب در چند خط بعدی نیز تکرار شده . یا اصطلاحی مانند ” سیلوی سحابی چشم ” زمخت و بدهضم است . با این همه زبان شاعر بی لکنت است ، تشبیهات و تلمیهات در جای درست قرار گرفته اند و موج ملتمسانه ی احساس به خوبی منتقل شده است
پاسخ
خرداد 23, 1403
سلام و عرض احترام …🌱💐
سپاس از حضور ناب دوستانی که،
آگاهی می بخشند…
جناب مانا خوش آمدید.
مهرتان مستدام…🌱
پاسخ
خرداد 23, 1403
درود بر شما سرکارخانم عبدلی بزرگوار
شعری که جناب مانا تایید بفرمایند قطعا خوب است. فقط یک سوال و آن اینکه چرا کلمهی آشنا را داخل پرانتز قرار دادهاید؟
سپاس از انتشار اشعار زیبایتان
شاد و سلامت باشید💐💐💐
پاسخ
خرداد 23, 1403
سلام مجدد
یه رسمی بود بین خیلی از دوستان که برخی کلمات را نمی دانستند در شعر قرار دهند یا ندهند .و آن را داخل پرانتز می گذاشتند . آشنا احتمالا در مقارنه با غریب آمده و شاعر در اینکه آن را داشته یا نداشته باشد، مردد بوده!!
اینجوریه حدیث عایا ؟
پاسخ
خرداد 23, 1403
سلامی دگر بار..
و
سپاس… 💐🌱
بله همان طور است که فرمودید…
پاسخ
خرداد 23, 1403
سلام و عرض احترام…
جناب گیوه چیان گرانقدر
حضور پر مهرتان را ارج می نهم
صفا آوردید🌱
در باب سوالی که فرمودید
جناب مانا زحمت کشیدند..
و بله
این نشان از تردید شاعر است…
مهرتان مستدام🌱💐
پاسخ
خرداد 23, 1403
درود مجدد
سپاس از جناب مانا و شما🙏🙏🙏
پاسخ
خرداد 27, 1403
💐💐💐
پاسخ
خرداد 23, 1403
درود بر شما …دستمریزاد👏🌺
پاسخ
خرداد 27, 1403
سلام
و
درود بی کران
سپاس از حضور سبزتان…
مهرتان مستدام🌱💐
پاسخ
خرداد 24, 1403
اگر مرا نسرایی
بر بلندای زبور ،
نه یعقوبی به ترانه ی باد
بیتابی اش را مویه می کند
نه گندمی با خوشه…
در سیلوی سحابی چشمانت
من حریف زبان زلیخای زیبا
نخواهم بود
اگر زاویرای سینه ات،
آغوش بی مرز و زمانم نباشد…
سلام حدیث بابا
امروز پس از خواندن شعر زیبایت برآن شد تورا بسرایم
کی؟
باید جان بگوید
در حقیقت این جان بابا طارق است که تورا خواهد سرود
به امید آنروز
در پناه خدا 🌹
پاسخ
خرداد 27, 1403
سلام
و
سپاس
از حضور نرم،
زلال و نازکانه تان پدر نازنین…💐
شما خود شعرید
شعری پاکیزه تر از زلال باران…
بمانید و بتابانید جناب…
مهرتان مستدام🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم