🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 گیلاس‌های وحشی

(ثبت: 6562) شهریور 12, 1397 

 

گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی غریب
در ازدحام خش‌خشِ راهی پر از کلوخ
– نُت‌ها تمام کوک
با چکّه‌های آب،
خواندند روی میزِ بلوطینِ شاعری،
از عصرِ صنعت و،
جبرِ نسبیت

شاعر ولی نوشت:
گنجشک کوچکی که بر البرز می‌پَرَد،
آزادوار و شاد،
اسیرِ حقیقت است

حالا منم میان صدا و سکوت شهر
مبهوت و ماتِ روشنیِ شمعِ مارپیچ
مسحورِ چامه‌های غناییِِ که سازِ آن
سرمستِ عطرِ خاطره‌های طبیعت است:

گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی قریب

#فریبا_نوری
بیست و ششم فروردین نود و پنج

 

 

نظرها 18 
  1. فریبا نوری

    شهریور 12, 1397

    سلام و سپاس فراوان جناب زمانیان گرانقدر 

    با توجه به بافت 

     به نظر،  نمی تواند اشتباه تایپی باشد.

  2. فریبا نوری

    شهریور 12, 1397

    سلام مهتاب جان 

    برای نوشتن چنین مطلبی نیاز به بررسی  مقایسه ای تطبیقی دو اثر هست و تحلیل درجه انطباق اون ها بر هم. 

    و اگر چه  این نوع تحلیل در حوزه ی کاری من هست اما زمانبر و سنگین هست و من الان در شرایط زمانی مناسب و فراغت کافی  برای نوشتن چنین مطلبی نیستم.

    مننونم از نظر و پیشنهادت. 

    امیدوارم  اساتید  و دوستان صاحبنظر دیگه بنویسن در این خصوص .

     

  3. عظیمه ایرانپور

    شهریور 13, 1397

    چه معجون خاص و خوش طعمی

    لذت بردم

    درود بر شما

    • فریبا نوری

      شهریور 13, 1397

      درود و سپاس خانم ایرانپور عزیز

  4. اکبر رشنو

    شهریور 14, 1397

    سلام

    و

    درودها

    همیشه  حرفی برای گفتن 

    در سرایش نیکو هست

    که دنبالش می گردم

    چگونه  ام یک لهجه غریب 

    در نگاه خواندنم قریب می شود

    همه چیز  به نگاه روشنم نزدیکست

    چشمانم

    آه

    به نوری نفس می کشند

    آفتاب کجاست ؟

    درودتان  بداهه بود

  5. صفا یغمایی

    دی 9, 1400

    درودها استادبانو
    بسیار دلپذیر و زیبا بود .
    موفق ودرخشنده باشید .

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر حضورتان 🌷🌷🌷

  6. محمد حسنی

    دی 9, 1400

    درود🌨🌨
    با این شعر زیباتان
    یاد خاطرات روستای تپه افتادم
    که هر سال چند بار
    برای چیدن تمشک می رویم
    تمشک های وحشی
    اغلب با دست های خونین
    بر می گردم…

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر و همراهیتان 🌷🌷🌷

  7. سلام و درود
    می خواهم شجاعت بخرج دهم و این شعر را در صور خیالم آنالیز کنم
    باید به اجزاء ریزی آن را تقسیم کنم تا به حقیقت آن نزدیک تر شوم.
    گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی غریب
    حرکت به سمت درختانی خودرو با میوه ای بی دخالت اندیشه ی بشر
    می توانم و اجازه دارم مرغ خیال را به دهکده ای دور دست در پشت کوه های تو در تو
    که وجود دارد پرواز دهم، درختان را آدمیانی فرض کنم با فرهنگی که خاص کوهستان است
    شک ندارم طعم میوه های شان ترش و شیرین و ملس است و انسان را از خود بی خود می کند، مسافر دوست دارد ساعت ها با آنان گفتگو کند
    در ازدحام خش‌خشِ راهی پر از کلوخ
    اگر چه راه سخت است ولی همانند نت های کوک به آهنگی دست می یابیم که به کمال ره دارد و با اشک شوق توأم .
    و در مقابل این طبیعت زیبای وحشی
    گیلاس ها می خوانند
    در سازه ای ساخته شده از تن تکه تکه شده ی بلوط
    متعلق به شاعری، در عصری که دانش، به تخریب بیشتر گرایش دارد.
    شاعر ولی نوشت:
    گنجشک کوچکی که بر البرز می‌پَرَد،
    آزادوار و شاد،
    اسیرِ حقیقت است
    یعنی جبر
    در پایان این شاعر اثر است که سر خوشانه می سراید:
    حالا منم میان صدا و سکوت شهر
    مبهوت و ماتِ روشنیِ شمعِ مارپیچ
    مسحورِ چامه‌های غناییِِ که سازِ آن
    سرمستِ عطرِ خاطره‌های طبیعت است:
    گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی قریب
    لهجه ای که برایم ابتدا غریب بود و حال قریب….
    بانو نوری عزیز
    من مسافر شعرت بودم با آن، در خش خش راهی پر از کلوخ گام برداشتم و آنچه را چشم خیالم دید نگاشتم، انگار ترسم ریخته و کمی شجاع شده ام…
    در پناه خدا شاد و سلامت باشی و بسرایی🌿🌹👏👏👏👌🌹🌿

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر حضور و همراهی گرمتان 🌷🍃🌷

  8. خسرو فیضی

    دی 9, 1400

    . درودها نثارتان 🌺
    . اینجا باید سرشار از هنر زیبا شناسی باشی تا از آغاز
    .
    . گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی غریب !
    .
    . تا حُسن ختامی این چنین تفسیر کنی
    .
    . گیلاس‌های وحشی و یک لهجه‌ی قریب !!
    .
    . اما . ناگفته ی دیگری در این شعر قابل احترام وجود
    . دارد که برخی از آن ها توسط دوستان فرهیخته
    . بیان شده و برخی دیگر هم مانده که امید دارم
    . در نظرات دیگر اعضای اندیشمند ظهور نماید
    . استاد مهر بانوی فرزانه و ادیب رقص گلواژه هایتان
    . بر صفحه عشق و مهر و شعر جاودانه باد 🌺🌿🌹🌿🌺

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر حضور و دریافت نظر گرامیتان 🌷🍃🌷

  9. سلام و درود
    بسیار زیبا و به صفای طبیعتی
    که البته محصور و مغموم است.

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر حضور و همراهیتان 🌷🍃🌷

  10. سلام و عرض ادب بانو نوری عزیز
    هر روز شوقِ آموختن را دو چندان می کنید
    داستانِ آب شده اید که آبادیِ راهی می شود که از آن می گذرد
    روشنایی‌ِ‌تان مستدام.

    • فریبا نوری

      دی 10, 1400

      درود و سپاس از مهر حضور و همراهیتان بانو سرجوقیان عزیز 🌷🍃🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا