🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ☀️ حضور ☀️

(ثبت: 265969) آذر 16, 1402 
☀️ حضور ☀️

به بزم عشق چرا نیک خو نمی‌آید
سری مگر به تواضع فرو نمی‌آید

زلال باده‌ی عشق است، جاریِ غزلش
شکوفه نیز بدین رنگ و بو نمی‌آید

مقدس است چنان آستان او که قلم
برای تهنیت‌اش بی‌وضو نمی‌آید

امید ، دربه در کوچه های تنهایی است
دگر به صید دلی آرزو نمی آید

فراق تا که مرا دید جستجوگر گفت
برو به گوشه ی عزلت که او نمی آید

سراب وار از اوهام خود کناره بجو
که آب رفته دوباره به جو نمی آید

خیال خام چرا؟ ای که سوی چشمت رفت
دگر نگار به این سمت و سو نمی آید

کسی که داشت شراب حیات بخش تو را
به سمت و سوی دلت با سبو نمی آید

گرفته بغض غریبی دوباره راه نفس
زِ فرط ناله، نفس از گلو نمی‌آید

چنان شکست دل ما به زیر بار غمش
که با گذشت قرون باز رو نمی آید

دلم خوش است به آواز سهره ای تنها
به سمت برکه ی ما گرچه قو نمی آید.

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طلعت خیاط پیشه

    آذر 16, 1402

    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
    استاد خوش عمل کاشانی ارجمند احسنت بر این قلم زرنگار
    👏🌸🌺🌹😔 🌿🍃

  2. طارق خراسانی

    آذر 16, 1402

    فراق تا که مرا دید جستجوگر، گفت
    برو به گوشه ی عزلت که او نمی آید

    سراب وار از اوهام خود کناره بجو
    که آب رفته دوباره به جو نمی آید

    حضرت استاد را هزاران درود‌ که به روانی آب آنچه را اراده بفرمایند به عالی ترین وجه ممکن می سرایند .

    در پناه خدا 🌱🌹👏👏👏👏👏👏👏🌹🌱

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا