🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی
دستم قلم
شعر سرخ می شوم
بیشتر
آن زمان که
سلبرتی جلف
رقاصه ی انگشتان اشارت بیرون
می شود
هی می خواهد مرا
برقصاند
به طرز آدمکشان قرن
با ادا و اطوار و رقص
و هزار توهم که زده ست
هی باچاشنی لبش
فریب دهد
استفاده از دنس و رنگ
حراج خودش
ژست آدم بودن بخرد
هر شب با یکی در بغل
این جاده صاف کن غرب
ازینطرف
در زلزله و سیل سلفی بگیرد
و خیلی جالب
دنبال ضخامت بگردد
اصلا
بگیرد روی دست
سوغات فرهنگ غرب
اما
عاشورا و فرهنگ بلندش
طومار افکار پلید و فریب را
در هم می پیچد
به در ه ها در قعر می برد
همسانی و همنوایی
با خوک و روباهان قرن
این پیاده نظام فریبای قلب را
به کنار و کسالت و زباله دان
خواهد برد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
شهریور 24, 1398
با سلام و درود خدمت شما استاد عزیز
احسنت و درود
🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸
پاسخ
شهریور 24, 1398
سلام و درودها
بر شما عزیز
سپاس از حضور و خواندنتون
همیشه باشید به مهر ونیکویی و 🌷🌷🌷🌷🌷🍃
پاسخ
شهریور 24, 1398
درود بر شما
مانند همیشه زیبا و محکم و البته کوبنده
پاینده باشید
پاسخ
شهریور 24, 1398
درودها وسلام
بر شما
گرانقدر بانو
سپاس از حضور و خواندن و دقت نظر تون
همیشه باشید به مهر و نیکویی های خداوند عزیز
و 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🍃
پاسخ
شهریور 26, 1398
🌹🌷سلام و درود🌿🌿بسیار زیباست❤️
شادکام باشید
در پناه خدادر پناه خدا🌿🌿
پاسخ
شهریور 26, 1398
سلام
و
درودها
سپاس از حضور ارزشمندتون
وخوشامد به حضرتعالی
همیشه باشید به مهر و نیکویی خداوند عزیز و 🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃
پاسخ
شهریور 26, 1398
درود استاد بزرگوارم
سپاس از اشتراک گذاری
مانا باشید
با آرزوی موفقیت های روزافزون
🌸🌸🌸🌸❤️❤️❤️❤️
پاسخ
بستن فرم