🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 یک رباعی؛ یک دیدگاه

(ثبت: 13599) بهمن 7, 1397 
یک رباعی؛ یک دیدگاه

🔹 یک رباعی، یک دیدگاه 🔹

 

✨#رباعی:

درخواب خود آفتاب و ماهش دادند
پیراهن راه راه و چاهش دادند
یوسف هم عجب برادرانی داداشت
دَرهم به دو دِرهم سیاهش دادند

جلیل صفربیگی

─┅─═इई🔻ईइ═─┅─

 

✨ دیدگاه:

رباعی از قالب‌های اصیل شعر کوتاه فارسی است که در طول قرن‌ها یکی از قالب‌های مورد توجه شاعران به ویژه بزرگان شعر و ادب فارسی از جمله خیام، عطار، سعدی، بیدل دهلوی و… بوده‌ است‌.
به دلیل ظرافت‌های بی‌چندوچون این قالب، کمتر شاعری در طول قرون متمادی، رباعی را به عنوان قالب اصلی شعری خود، برگزیده‌ است.
خوشبختانه در چند دهه‌ی اخیر، اقبال و متمرکز شدن شاعران باتجربه به رباعی، باعث شکوفایی و ارتقای این قالب کوتاه فارسی شده است.
جلیل صفربیگی یکی از شاعرانی است که در قالب رباعی، همواره با خلاقیت‌های زبانی و ادبی در پی یافتن و شناساندن ظرفیت‌های این قالب به شاعران معاصر بوده‌است.
از ویژگی‌های ممتاز شعرها به ویژه رباعی‌های آقای صفربیگی، واژه‌سازی و خلق تصاویر تازه با دقت در جزییات رویدادها و مسائل زندگی و نگاه به زوایای پنهان مسائل که معمولا نادیده انگاشته می‌شوند، است.
با اینکه معمولا در قالب رباعی، با زمینه‌چینی‌هایی در سه مصراع نخست، خواننده در مصراع چهارم غافلگیر شده و التذاذ ادبی صورت می‌گیرد، در رباعی پیش رو، که نگاه تازه‌ای به داستان حضرت یوسف (ع) شده و خواننده را در هر مصراع با تکنیک‌های زبانی و ادبی و هنجارگریزی‌های هنرمندانه غافلگیر می‌کند.
این رباعی با بهره‌گیری درست از عنصر تداعی و تبادر در شعر، به انسجام و تناسب کم‌نظیری دست یافته و در نهایت اجمال و بدون پراکندگی موضوع، به مهم‌ترین و اثرگذارترین واقعه‌ی زندگی حضرت یوسف(ع)، اشاره شده‌است

در مصراع اول، ایهام تناسب خواب دیدن، ابتدا ناخودآگاه ذهن را به سمت خوابی که حضرت یوسف (ع) دیده بود می‌‌برد؛ اما با کمی تامل خواننده درمی‌یابد که به نقشه‌ و توطئه‌ی برادران حضرت یوسف (ع) اشاره دارد. ( کنایه: برای کسی خواب دیدن: توطئه کردن)
هر چند این توطئه‌ی برادرانه! درنهایت پیش‌زمینه‌ی تعبیر همان خوابی بود که حضرت یوسف در رؤیای صادقه‌ی خود، دیده بود.

مصراع دوم در نهایت ایجاز، به دو واقعه‌ی مهم در زندگی حضرت یوسف (ع) اشاره می‌کند:
پیراهن راه‌راه به زندانی شدنش و چاه به انداختن برادران یوسف (ع)، یوسف(ع) را در چاه.
یکی از خلاقیت‌های آقای صفربیگی واژه‌سازی و معرفی واژه‌‌های تازه به ادبیات معاصر است که یکی از اهداف مهم این واژه‌سازی‌ها، ایجاز بیشتر در زبان است.
مصراع سوم با توجه به تحیر شاعر، “داداشت” هم به لکنت افتادن را می‌رساند و هم به فکر فرو بردن مخاطب به اینکه برادر یا همان داداش ( که مفهوم داشتن پشتیبان را در خود پنهان دارد) چطور می‌تواند چنین کاری بکند!

در مصراع چهارم، دَرهم هم ایهامی هنرمندانه در خود نهفته دارد؛
هم پریشانی حضرت یوسف (ع) را نشان می‌دهد و هم اشاره به تمام هست و نیستش دارد.( هر چه که داشت با هم)

جناس دو واژه‌ی دّرهم و دِرهم‌ در این مصراع بسیار زیبا نشسته و با توجه به وجود ارزشمند حضرت یوسف(ع) تناقض اندیشه‌محوری ایجاد شده است.

این رباعی از آن دست رباعیاتی هست که خواننده نه فقط در مصراع چهارم، بلکه از نتیجه‌ای که از کل رباعی به ذهن متبادر می‌شود، لذت برده و غافلگیر می‌شود.

✍ صدیقه‌ محمدجانی
بهمن ۹۷

┄┅─═◈═─┅┄
منبع:
کارگاه رباعی ( شعر خلاق)

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا