🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پ: هرمنوتیک مدرن یا نئوکلاسیک
با توجه به تأثیر کتاب «هستی وزمان » هایدگر و همچنین کناب «حقیقت وروش » گادامر در ایجاد این تحول -بتی واریک هرش اندیشمندان معاصر؛ ضعف عمدهٔ هرمنوتیک فلسفی را در نسبیگرایی و نفی روشی واحد- و قبول هر فهم از اثر دیدند که طبیعا و ناگزیر بدین وسیله، راه را بر تفسیرهای متفاوت و بعضاً متضاد از یک اثر خواهد گشود
و لذا با نقد دیدگاههای گادامر و هایدگر
سعی در بازنگری آموزههای هرمنوتیک کلاسیک کردند تا بر مبنای آموزه های شلامایخر و دیلتای قاعدهای منسجم و اصولی تدوین نمایند قاعدهای که هم راهگشای روش در فهم و هم فهم نهایی
اثر باشد.
پس در تفسیر متن، دو برداشت مجزا از یکدیگر وجود دارد:
نخست معنای واژگان
و
دوم معنایی دیگری از شواهد آن معانی در دورانی که اثر تاویل میشود.
پس معنای لفظی همیشه ثابت است
اما شواهد آن معنا، در هر زمان متفاوت است
هرش با تمثیل قلم اظهار میدارد که
تعریف آن ثابت است اما در دوره ای به
نام قلمنی و در دوره ای به نام خودنویس
دارای معانی متفاوتی میگردد اما هدف یکی است و آنهم وسیله ای برای نوشتن.
در این نگرش معنای نهایی و مقصود مؤلف هر چند کاملا در دسترس وکشف
نیست اما با این روش و قانونمندکردن آن
در فهم و تفسیر متون ضمن نفی برداشتهای نادرست و اشتباه میتوان به
فهمی متعالی تر و درست تر و نزدیکتر از سایر تفسیرها به نیت مولف دست یافت.
ادامه دارد…
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):
بستن فرم