🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نه انارهای عاشق می دانند رنگ قرمز چیست
نه گیسوان مشکی بی شانه ات
و نه سایه ی پنجره ی نگاهت، که قافیه ندارد
و نمی داند دوست داشتن چیست
من از اندوه کدامین وجدان کوچه دم بزنم
کجا بنشینم و از سفیدی و شکوه چشمانت بگویم
وقتی کلاغ ها را می رانی از رنگ تنشان
وقتی فراری می دهی نگاهت را
حتی در خواب هایم
ای نگاه فراری از حافظه ی ذهنم، بر مدار معجزه ی عشق
اشک را فراری بده از گونه های خیسم
و بیا
و حوصله ی ثانیه ها را
بر سیب نگاهم ببخش
و دیوانه ی این منو این دل شو…
محمدرضانعمت پور
5خرداد 1399
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (4):
خرداد 6, 1399
خیلی زیبا بود و به دلم نشست
پاسخ
خرداد 7, 1399
درود بر شما
زیبا نگاه توست
زیبا حضور گرم و مهربان توست …
در پناه حق
پاسخ
بستن فرم