🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درس نهم
آهنگهای ادبی
سلام
و از معدودی که این تایپها را دوست می دارند و پیام مرحمت آمیز می دهند ، سپاس فراوان دارم . می خواهم چند خطی در مورد آهنگهای ادبی حرف بزنم . شعر خوب البته نمی تواند بدون آهنگ باشد . قطعا یکی از مشخصات شعر خوب ، داشتن موسیقی و ریتم است . موسیقی از عوامل اصلی زیبایی در شعر است . اما چطور می توان در شعر پای موسیقی را وسط کشید . ما چند نوع آهنگ داریم :
۱- آهنگ بیرونی:
شما وقتی بگویید : ” سنبله با یاسمن” یعنی با ” مفتعلن فاعلن ” مطابقت نموده اید . و زمانی که ” چه خوش صید دلم کردی ” را می گویید ، لباس ” مفاعیلن ” بر تن کرده اید . محال است در شعر کلاسیک و همینطور نیمایی شعر از وزن عروضی دور شود . عروض در واقع آهنگ بیرونی شعر را تامین می کند .
در کلاس درس قبلی در این مورد حرف زدم و پی دی اف آن را هم در اینجا و تلگرام قرار دادم. اهمیت عروض در شعر کلاسیک بسیار حیاتی ست .
۲- آهنگ کناری :
نیرزد عسل جان من زخم نیش
قناعت بهتر به دوشاب خویش
نیش و خویش قافیه هستند . قافیه ها و ردیف ها در نقش آهنگ کناری ایفای نقش می کنند . در مورد قافیه و ردیف نیز در کلاس قبلی صحبت شد .
۳- آهنگ درونی:
اگر نواخت شعر جوری باشد که نه به قافیه و ردیف مربوط باشد و نه به اوزان عروضی ، پس آن آهنگ درونی ست . جناسها و واج آراییها در شعر چنین نقشی دارند :
مثالی از تولید آهنگ درونی با جناس:
ندیدم ماه صورتش را
که ماه از ید بیضایش شقه شد و
نیل از عصای ابهتش
ماه دو معنا دارد ( اولی زیبایی است و دومی کره ی ماه )
یا اینجا :
باور کن ابوعمران
به عمران خانه ای کوشیدی که پس از مرگت
بتخانه ی آل نسیان شد
سودای کدام خدای خیالی ات را
سر بر این سنگ سودا گذاشتی
که مشهد شب بوها و مسلخ یاسها بوده است ..
سودا و عمران هر دو دوبار آمدند و هربار با یک معنا
سودا ( نیت ، قصد ، آرزو )
سودا ( سیاه . سنگ سودا = حجرالاسود )
عمران ( از اعقاب ابراهیم و پدر موسا)
عمران ( آبادانی )
یا اینجا :
۳-
و برای دستان پور دستان
ریسمانی به سوغات
که کهن سربازان کارزار حادثه را
شاهان ناسپاس
اینگونه اکرام می کنند .
که دستان اول دستهاست و دستان دوم لقب زال پدر رستم .
مثالی از ایجاد آهنگ درونی با نغمه ی حروف یا واج آرایی :
۱- مگر تو مرا
تهنیت کدام تهمینه ای؟
تا بر سمنگان سرنوشت سجده کنم ..
۲- دریغا بازوی بلورین بامداد
به ساتور شبت سپردند
و در سالنامه های سفید سنجار
هنوز هر ساعتش
موسم مقدس دوشیزه کُشان است
در بریده ی اول علاوه بر بحث تهمینه و سمنگان و نیز ترکیب سمنگان سرنوشت ، حروف (سین) و (ت) هم ایجاد آهنگ کرده اند … در تیکه ی دوم هم با حرف ب ( بازوی بلورین بامداد ) و حرف ش ( دوشیزه کُشان ) و حرف س ( سالنامه های سفید سنجار ) تولید آهنگصورت گرفته و شما متوجه نوع آرایش حروف خواهید شد .
این نوع از آهنگ را درونی می گویند و البته آهنگهای درونی ، کناری و بیرونی هر سه بر آرایه های لفظی تکیه دارند و به محض ترجمه به زبانی دیگر ، تمام این موسیقی و نواخت از دست می رود . اما آیا نمی توان آهنگی را در شعر ایجاد کرد که در ترجمه نیز باقی بماند ؟
در مقاله ی بعدی پاسخ خواهم داد
ممنون از توجه شما
مانا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (12):
خرداد 3, 1401
سلام
سپاس از مطالب ارزنده ای که بیان فرمودید
زنده باشید
پاسخ
خرداد 28, 1401
درود و سلام متقابل
پاسخ
بستن فرم