🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در آن قریه که مِه به خصومت
روشنی را بر صلیب خشم خویش آویخته بود ،
شبحی خاک را جستجو می کرد :
دختری
عروسک
سر بریده اش را
به خاک می سپرد ….
(( بهمن سال ۷۹ از دفتر اول مانا ))
بیست و پنجم اسفند
سالروز بمباران حلبچه
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):
اسفند 26, 1402
درود بر جناب مانای عزیز
زیر بار غم این شعر انسان له میشود.
قلم توانمندتان ستودنی است.
امیدوارم جهانی پر از شادی و زیبایی را روزی ببینیم.❤️❤️❤️🌺🌺🌺👌👌
پاسخ
فروردین 29, 1403
سپاس و یک دنیا عذرخواهی بابت تاخیر طولانی ام …
پاسخ
اسفند 27, 1402
سلام و عرض ادب
قلمتان تابان 🌺
پاسخ
فروردین 29, 1403
ممنون از حضور سبزت مهدی جان
پاسخ
اسفند 29, 1402
سلام و درود
تابلوی بی نظیر و غم افزا
👏
پاسخ
فروردین 29, 1403
سپاس بی اندازه ی مرا پذیرا باشید
پاسخ
فروردین 31, 1403
🙏🙏
پاسخ
اسفند 29, 1402
درود بر مانای نازنین
قدردان و ستایشگر اندیشه ی ناب
و شرافت نهفته در اشعارتان هستم
موفق و پیروز باشید
🌺🌺🌺👏👏👏❤️❤️❤️
پاسخ
فروردین 29, 1403
و این نظر نیک شماست که خود بی گمان شریف و وارسته اید
پاسخ
فروردین 1, 1403
درود بر جناب مانای عزیز
سال نو مبارک
سپاس از اشعار زیبایتان
شاد و سلامت باشید💐💐💐🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 29, 1403
همچنین سال نو بر شما نیز خجسته باد
پاسخ
فروردین 29, 1403
سلام مانا خوبی وقتت بخیر
پاسخ
فروردین 29, 1403
خوبم رفیق . آرامگاه سعدی ام و منتظرم زنگم بزنند که بروم ماشینم را بردارم . از دیشب سر مکانیکی گذاشتم . فرصتی دست داد که بعد از مدتها به سایت نیز سری بزنم
پاسخ
فروردین 29, 1403
درود جناب مانای عزیز
دلمون برات تنگ شده بود
امیدوارم در پناه حضرت حق شاد و سلامت باشید 🌷🌷
پاسخ
فروردین 30, 1403
خوش آمدید 🌷
پاسخ
فروردین 29, 1403
مانا
زیبا قلم می زنی نازنین
🌺🌺🌺🌺
♡♡♡♡
پاسخ
فروردین 30, 1403
سپاس رفیق جان
پاسخ
فروردین 31, 1403
سلام مانا جان
پسر مهربان شاعرم
از سخنان جناب دکتر شمیسا چنین استنباط کرده ام که عظمت یک شعر و ارزش آن بستگی به این نکته دارد که هیچ نقاشی نتواند تصویر خیال شاعر را نقاشی کند و این فراز از همان نوعی ست که دکتر شمیسا میفرماید:
در آن قریه که مِه به خصومت
روشنی را بر صلیب خشم خویش آویخته بود ،
شبحی خاک را جستجو می کرد :
مه، روشنی را بر صلیب خشم خویش می آویزد آیا این تصویر خیال کشیدنی ست؟
آفرین🌹
پاسخ
اردیبهشت 2, 1403
سلام پدرجان
شمیسا کله شق و بی پروا بود و صد البته باسواد . بی اندازه به او مدیونم . اما استخدام یکی از تعاریف ایشان برای تکریم شعر مانا ، موهبتی ست طارق مآبانه . که برای مانا راهی نمی گذارد الا قدرشناسی و بوسیدن دست پدر ، که این چنین فرزندش را به مهر می نوازد .
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
درودهایم بیکران بر مانای عزیز و صد آفرین بر قلم مهربان و پر توانت که امید است که روزی بتواند مِه و شبه را به صلابه بکشد و انسانیت را در جهان پرآشوب حکمفرما کند.
چه رازها نهفته در دو چشم بی قرار تو
سُرایَدَم حکایتی ز درد بی شمار تو
زند بجانم آتشی سکوت مرگبار شب
سروده ام ترانه ای به یاد و یادگار تو
عذر تقصیر از تاخیرم پذیرا باشید.
شادی و سلامتی ات آرزوی قلبی من است.
🥀🥀💛💙💛🥀🥀
پاسخ
اردیبهشت 6, 1403
به لطف خواندی و خطا پوشیدی بزرگوار . و این گرانبهاتر صله ای ست که قدردان آن خواهم بود
پاسخ
بستن فرم