🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در #معماری مفهومی تحت عنوان “حسِ مکان” وجود دارد که یکی از شاخههای آن، لحاظ نمودنِ “دعوتپذیری” در طراحیِ یک بناست.
به عنوان مثال در میدان نقش جهان #اصفهان، بناهای واقع در سه ضلعِ میدان از این ویژگی مشترک در معماریِ ورودی خود بهره جستهاند. مسجد شاه(ضلع جنوبی)، مسجد شیخ لطفالله(ضلع شرقی) و سردرِ قیصریه(ضلع شمالی) همگی با یک فرورفتگی یا عقبنشینی در قسمتِ ورودی طراحی شدهاند. از آنجایی که هر کدام از بناهای مذکور نمادی از ارکانِ اقلیم در عصر خویش محسوب میشوند، این عقبنشینی بنا، به ترتیب به معنای ترغیب و #دعوت به سوی هنر، مذهب و کسب و کار(اقتصاد) بوده است. در واقع هنگام گذر از مقابل هر کدام از این سه بنای تاریخی، “حس “ورود و تانیس” نزدِ عابران؛ فزونی مییابد. تنها بنایی که در میدانِ نقش جهان نه تنها با عقبنشینی، بلکه با بیرونزدگی طراحی شده است، بنای عالیقاپو(واقع در ضلع غربی) میدان است. از آنجا که عالیقاپو نمادی از حکومت وقت و اقتدارِ حاکمیت بوده است، طراحی آن نیز برخلاف سه بنای واقع در دیگر اضلاع میدان نه تنها با حس دعوت همراه نیست، بلکه با دافعهای که ناشی از سبک معماری متضادش با دیگر بناهای نمادین میدان است، عابران را به حذر و اجتناب فرا میخوانَد.
این دیدگاهی تاریخی نزد حکومتهاست که با غیرخودی دانستنِ ملت و غریبهانگاشتن مردمان_که در نظر حاکمان تنها مجاز به مشغول بودن با دیگر وجوه هستند_آنها را چون حشراتی مزاحم میبینند که تنها باید دفع شوند.
به عبارتی دیگر_این مانیفستِ ثابت حکومتها از گذشته تا امروز بوده است: هر چقدر میخواهید در چهارچوبی که به شما نشان دادهایم یا در هنر، مذهب و کسبوکار غرقه باشید اما زمانی که قدم به ایوانِ قدرتمان میگذارید، مکث کنید و عقب بنشینید.
اما نکتهی اساسی اینجاست که دیدگاهِ مذکور میتواند در پوست و استخوانِ هنرمندان هر عصری رسوخ کند و آنها گاه خواسته یا ناخواسته هنر را به ابزاری حسی و خاموش در جهتِ خواسته حاکمان تبدیل کنند.
گاهی “واهمه از حکومتها” میتواند در ناخودآگاه یک هنرمند ریشه بدواند، بیآنکه خود او در فرآیند خلق اثر از آن باخبر باشد؛ چیزی که امروز نیز به کرات و حتی در آثار هنرمندانی که ادعای مخالفت با حاکمیت دارند نیز مشاهده میشود.
منبع: پی.او.وی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (2):