🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اناالحق

(ثبت: 7784) آذر 24, 1395 
اناالحق

کتاب حکمت و دانش بهل ، زیرا که می بینم

نهانی خط بطلان می کشد دستی به دفترها

حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری

از جمله مباحث فلسفی كه از دیر زمان جلب توجه كرده است مسأله ی «حادث و قدیم» است. حادث در عرف و لغت به معنی «نو» و قدیم به معنی «كهنه» است. ولی حادث و قدیم در اصطلاح فلسفه و كلام با آنچه در عرف عام وجود دارد فرق دارد. فلاسفه هم كه درباره ی حادث و قدیم بحث می كنند می خواهند ببینند كه چه چیز نو و چه چیز كهنه است، اما مقصود فلاسفه از حادث بودن و نو بودن یك چیز آن است كه آن چیز پیش از آن كه بود شده است نابود بوده است؛ یعنی اول نبوده و بعد بود شده است. مقصودشان از قدیم بودن و كهنه بودن این است كه آن چیز همیشه بوده است و هیچگاه نبوده است كه نبوده. پس اگر ما درختی را فرض كنیم كه میلیاردها سال عمر كرده باشد، آن درخت در عرف عام، كهن و بسیار كهن است، اما در اصطلاح فلسفه و كلام، حادث و نو است، زیرا همان درخت قبل از آن میلیاردها سال نبوده است. فلاسفه «حدوث» را به «مسبوق بودن هستی شی ء به نیستی خودش» و «قِدَم» را به «مسبوق نبودن هستی شی ء به نیستی خودش» تعریف می كنند. پس «حادث» عبارت است از چیزی كه نیستی اش بر هستی اش تقدم داشته باشد، و «قدیم» عبارت است از موجودی كه نیستیِ مقدّم بر هستی برای او فرض نمی شود.

قبلاً در خصوص  حادث و قدیم صحبت کرده بودیم و این بار مفصل تر به این مهم می پردازیم .

در بالا خواندیم که  حادث  آن چیز پیش از آن كه بود شده است نابود بوده است؛ این فکر و اندیشه امروز بشدت رد می شود چون آنچه بود است نابود نمی شود و اصولا نابودی و مرگ در ذره  وجود ندارد در خت همیشه هست اما  شکل آن تغییر می کند یعنی آنچه که باعث پیدایش درخت می شود ذره است و ذره نابود ناشدنی ست.

قدیم هم به معنای کهنه ( كهنه بودن این است كه آن چیز همیشه بوده است و هیچگاه نبوده است كه نبوده)

در ذره همین تعریف صدق می کند چگونه؟

سئوال:

خدا قادر است؟

جواب تمام موحدین  بلی ست

پس اگر اعتقاد داریم خدا قادر است خداوند برای آفرینش هستی اراده می کند ذره را از وجود خود خلق کند نه خارج از خود چون چیزی خارج از خدا وجود ندارد و هرچه هست اوست.

در اینجا ما به فلسفه اناالحق می رسیم و حضرت امام  (ره)ا  این مهم را پذیرفته  که می فرماید :

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم

همچو منصور خریدار سر دار شدم
حی یکی از اسماء حسنی خداوند صفت حیّ است که در لغت به این معناست که مرگ و نیستی بر او روا نیست.

با توجه به فلسفه اناالحق که جز خدا هیچ چیز دیگری وجود ندارد و تعریف حی، بنده سئوال می کنم آیا ذره ای مرده در هستی موجود است؟ اگر کسی مدعی ست که ذره ای مرده وجود دارد نشان دهد.

لذا هیچ بودی بی بود او نیست و بود هر چیز نشان از بود اوست.

در کشور ما همه چیز دستوری شده است باید کسی دستور دهد تا چیزی در جامعه بیان شود یا نشود و این درد و بیماری متعلق به امروز نیست این بیماری از قرن ها پیش در کشور رایج و مبارزه با آن ناممکن است در سال 1390 در کتاب چشم سوم  بنده تئوری بی نهایت شعور و توانایی در بی نهایت ذره را  بیان داشتم با آنکه صاحبنطران آن را خواندند ولی دم بر نیاوردند اما همین تئوری را فردی در خارج از کشور اگر بیان کند سریع رسانه ای  شده تا دانشمندان  در رد و یا قبولش اظهار نظر کنند.

در تئوری بی نهایت شعور و توانایی در بی نهایت ذره اساس فلسفه کهن بهم ریخته و جهان با فلسفه ی تازه ای از خدا شناسی آشنا خواهد شد، بگونه ای که لائیک ها  هم به وجود خدا ایمان خواهند آورد.

نظرها
  1. سمانه تیموریان

    آذر 24, 1395

    درود فراوان

    بسیار آموزنده و تامل برانگیز بود این پستتان

    سپاس از اشتراک این مطالب و حقایق ارزشمند 

    خوشحالم و خداوند را شاکرم که افتخار آموختن در محضر شما استاد بزرگ نصیب بنده شده است 

  2. آذر 30, 1395

    درود بر شما استاد

  3. سلام عمو جان

    عالي بود عالي

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا