![نسرین حسینی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/12/FB_IMG_1672095371544-1-e1672233082588.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی که در آینه کسی اهل صفا نیست
اندوه من و پنجره از دست شما نیست
آن کس که گرفته ره مقصود به معبود
در میکده ی عشق بجز مکر وریا نیست
ای بی خبران ..! منزل و ماوا که گرفتید
این منزل و کاشانه بجز هول و ولا نیست
اکنون که شده نام و نشانها پی منصب
بر منبر بر منصبتان ذکر خدا نیست
حالا که شدی شهره ی بازار در این شهر
این شهره و این شهر بجز دردِ بلا نیست
ای آنکه ره عشق به کج رفته در اینجا
این ره که تو رفتی درآن عشق خدا نیست
نسرین تو دگر هیچ مپرس این ره بن بست
خشتی که کج افتاد امیدش به بقا نیست
نسرین حسینی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 22, 1398
سلام و درود
بسیار زیباست
لذت بردم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 22, 1398
درود برشما استاد گرامی سپاسگزارم از حضورتون
خواندید به مهر
برقرار باشید ومستدام
پاسخ
تیر 23, 1398
خدا کند عشقی الهی درونتان سبز شود خداست دیگر چه میشه کرد
پاسخ
تیر 23, 1398
درود برشما
سپاسگزارم گرانقدر حضور تون سبز
برقرار باشید به مهر
پاسخ
تیر 23, 1398
درود شاعر گرامی
زیبایی های شنیدنی شعر در کنار محتوای زیباتر شده
زنده باد
پاسخ
بستن فرم