🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تو را تا یکنظر دیدم دلم حالیبهحالی شد
تـمامِ آرزوهای بـزرگـم مـاسـت مالـی شد
شدم ماننـد بیدی که به وقت باد می لـرزد
تنمشد شرجیاز حیرت،دهانمخشکسالیشد
در این دنیای بـی مقـدار بودم بی خیال اما
دلم با دیدنِ رویت دچار خـوش خیالی شد
مـنی ـه فکـر میکـردم نگـاهـی دلـربا دارم
دو دستِ دلرباییکردنم جف پوچ خالی شد
خودم را شـیر میدیدم به دشـتِ زندگی اما
دلم دیـوانـه ی چشمانِ آهـوی شـمالی شد
عجبچشمیچهابروییچرا انقدرخوشرویی
که تا چشمم به تو افتاد ، افکارم سوالی شد
دلم قبل از تو را دیدن شدیدا قرص بود اما
همینکهدیدمتاز یکجهت،قلبـمسفالی شد
نمیدانم چه شد حالم ، ولی انگار در چشمم
کلـم ماننـد گیـلاس و چـغـندر پرتقـالی شد
پریشب خواب میدیدمکه فال قهوه میگیرم
در آن پروانه و گلبود، عجبتعبیر فالی شد
دراینطوفانکهبرپا شد از اقیانوسِچشمانت
شبیه نوح حیرانم ، ولی این شعر عالی شد
#امیربهنام ۱۴۰۲/۳/۱۵
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
خرداد 16, 1402
این شعر عالی شد👏👏👏
پاسخ
خرداد 16, 1402
درودو ارادت مهربان دوست، سپاسگزارم 😘❤️🌹🌷🌺🙏
پاسخ
خرداد 16, 1402
احسنت جناب امیر بهنام گل
بسیار زیبا و خواندنی سروده اید
🙏🙏🌹🙏🌹🙏🌹💐🌿🍃
پاسخ
خرداد 17, 1402
درود و سپاس بانو ممنونم از لطفتون☺️🙏💐💐💐💐💐💐💐🙏
پاسخ
بستن فرم