🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آیینه

(ثبت: 599) بهمن 1, 1394 

نه رویـایـــی مرا در سر نه شوری

تهی از عشــق یـا نفـــرت؟ ندانم

چو تابوتی که حجــم آرزوهاست

تن خود را به هـر سـو می کشانم

***

نگاه روشـــن آیینــــه بـــا مـن

تلاقـی کــرد و از نورم خبـر داد

من و تـاریکـــی نزدیک جفتیم

چرا آیینـــــه از دورم خبـر داد

***

کران تا بی کران  در جستجویم

مگر گـم کرده ی خود را بیابم

کجا رفتنـــد رویاهـای شیرین

که سربرمی کند هرسو سرابم

***

مرا ای قطره های اشک امروز

مجالی تا بـــه شیدایی بخندم

به یاد روزهـــای رفتـه بر باد

شبانگاهــــان رویایی بخندم

***

نه رویایی مرادرسرنه شوری

اسیــــر آرزوهای محـــــالم

به تاریکی چنان جفتم که امروز

دل آیینـــه می سوزد به حالم.