![جلال پورسلیمانی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_339.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
خلقت از روزِ اَزل آمد از اسرار پدید
از همان دم که خدا صحنهء دوّار کشید
آبرنگ و قلم و قابِ فلک دستِ ازل
نقشِ زیبایِ زمین،چهرهء خورشیدِ سپید
گردشی گِردِ زمین،چرخشی آهسته چنین
چرخشِ فصل شد و روزِ دگر،شامِ جدید
تابش و بارش و آرایشِ زیبای زمین
ذرّه ذرّه به تنِ مردهء گِل عمر دمید
همه ذرّاتِ فلک ذرّه ای از زینتِ او
ذرّه از لطفِ ازل،زندگی از ذرّه پدید
عاقبت پرده نگر،عالم و مخلوق به وجد
نوری از غیب نهان (آدمی) از راه رسید
آدمی هر قدمی قفلِ دری بسته گشود
راز دانست ولی حکمتِ اسرار ندید
جلال پورسلیمانی.دیماه۱۳۹۵
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):