🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اشعار کوتاه ۱۹

(ثبت: 255286) بهمن 2, 1401 

(۱)

ضجّه‌ای بی‌امان،
درونم پا به ماه است!
نه تاب حمل‌اش هست؛
نه توان فراغش
ترسی درونم (گاگله) می‌رود
–سقط نشود!

 

(۲)

اگرچه از وسعت آغوشت،
سهمی ندارم؛
–خوش باش!

در این قحطی عشق،،،
نم نمای اشکی-
نصیب ما هست!

 

(۳)

[برای مقام معلم]
و تو بودی که
نهال فهمیدن را در دلم غرس کردی؛
آن زمان که نفهم‌ها
در جهان تنومند شده بودند!

 

#زانا_کوردستانی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    بهمن 2, 1401

    و تو بودی که
    نهال فهمیدن را در دلم غرس کردی؛
    آن زمان که نفهم‌ها
    در جهان تنومند شده بودند

    آفرین

    درودها بر شما

    در پناه خدا 🌱❤️👌👌👌👌👌❤️🌱

  2. سیاوش آزاد

    بهمن 2, 1401

    سلام
    گاگله را زمینه ساز شدید بیاموزم

  3. مهرداد مانا

    بهمن 2, 1401

    سومی را دوست تر داشتم
    چرا که قرینه سازی نهال دانش با جهل تنومند از هر جهت کنایه آمیز بود . در این حال آوردن واژه ی غرس که همزمان با نهال و تنومند در یک دایره ی معنایی قرار می گیرند ، باعث شده که تصاویر در هر دو سوی شعر ایجاد مقارنه کنند و این تقارن همزمان که در شعر اتفاق می افتد ، مانند امواج برخورد سنگ و آب ، در ذهن مخاطب تکثیر یافته و سبب ساز مقارنه های ذهنی بیشتری گردد . خستگی کار و غم نان که آدم نمی داند با هشت تومن حقوق این ماه چه باید بکند ، همه و همه در آشفتگی خطوطی که برایتان نوشته ام تاثیر داشتند . عفو بفرمایید

  4. نسرین حسینی

    بهمن 3, 1401

    درودها برشما زیبا بودند ولی
    معلم رو دوست تر داشتم
    🌺🌺👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا