🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بیاد استاد شهریار(۱)
با پا چرا
رو بتابانی ز من ای گوهر یکتا چرا
می کنی در پرده باز آن صورت زیبا چرا
بی خبر ترک دیار آشنایی می کنی
دیگران را گاه گاهی ترک کن ما را چرا
باز دل بی یاد تو نامهربانی می کند
این دل سرگشته را تیمار کن دعوا چرا
دل شده افسون تار طره مشکین تو
در شب تارم کشی دنبال خود هر جا چرا
در کنار چاه زیبای زنخدان گشته ام
تشنه یک بوسه اما این همه اما چرا
می زنی بر سر دلم را می گذاری زیر پا
قیمت کالای خود را می بری بالا چرا
انتظارت می کشیدم دستها بگشائیَم
ناگشودی دستهایم بسته ای پا را چرا
می کشی با دست هر دم میزنی با پای، پس
می کشی با دست اما می زنی با پا چرا
ما جوانی را فدای زندگانی کرده ایم
(دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا)**
سینه ام دریای درد و دامن مواج تو
می کند با موج خود آشوب این دریا چرا
زلف افشانت پریشان می نماید زخم دل
می کنی بر زخم دل انگشت بی پروا چرا
در فراقت چشم و تن از خواب و خور افتاده است
خورد را کردی دریغ از من بگو رویا چرا
گریه ها کردم بسی اندر فراقت بی وفا
آمدی بی سوی چشمم سوی من حالا چرا
تو غزال تیز پایی من ز پا افتاده ام
(بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا)**
حال که افتاده ام از پا مزن زخم زبان
بد زبانی از زلیخای چنین زیبا چرا
تیر آن چشمان شهلا در دلم بی من نشست
اندرین ویرانه گشته میهمان تنها چرا
در دلی آباد باید پا گذارد میهمان
بر گزیده کلبه ویرانه را ماوا چرا
نام من بی نام تو از زندگانی محو شد
بی نشانم کرده ای جانا دگر رسوا چرا
تا برفتی از کنارم اعتبار از دست رفت
می کنی با نام رسوایم همی سودا چرا
محو شد یاد “یگانه” گوئیا از یادها
می نیاید بر زبانها یاد آن یکتا۱ چرا
در مسیر زندگانی شهریاران دیده ام
یادگار “شهریار” است این غزل از ما چرا
تقدیم به روح بزرگ استاد شهریار
از غزل حالا چرا ، استاد شهریار **
۱- خداوند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
بهمن 19, 1400
🏵️💐🌹🏵️💐🌹🏵️
پاسخ
بهمن 19, 1400
سپاس از حضور گرم جناب شیرکوند عزیز.
حضورتان را ارج می نهیم.
🌷🙏🙏🙏🌷
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام و درودتان
روان شان شاد 🌿🌿🌿
پاسخ
بهمن 19, 1400
درودتان باد گرامی. دلتان شاد.
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام ودرود.
خورده خط اسمم دگراز زندگی بی نام تو.
احسنتم و بارک الله
خداوندشماراحفظ فرمایدوروح بزرگ مرحوم شهریار را غریق بحار رحمت واسعهی خود بگرداند.
🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام. سپاسگزار حضور ارزشمندتان هستم جناب یغمایی. باغ دلتان همیشه با صفا باد.سپاس از تذکر بجایتان گرامی.
اطاعت امر شد عزیز:
نام من بی نام تو از زندگانی محو شد
🌿🙏🙏🌿
پاسخ
بهمن 19, 1400
. با درودی پاک 🌺
. استاد گرانمهر کمتر کسی ست که از تسلط بی چون و چرای جنابعالی بر واژه گان بی اطلاع باشد .
. معمول آن است که غزل را بعد از بیت دوازده و سیزدهم با یک مطلع دیگر ادامه میدهند .
. استاد شهریار را با لقب حافظ ثانی در جهان می شناس اند . نیازی بمعرفی نبود . بویژه غزلی که برای اولین عشق خود در ملاقات اش در بیمارستان سروده بود .
. استاد ارجمند از جنابعالی بسیار آموخته ام .
. سر ارادت ما و آستان حضرت دوست 🌺🌿🌿🌹🌿🌿🌺
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام و عرض ارادت خدمت مهمان گرانقدر.
قدمتان روی چشمان من. خوش آمدید و صفا آورده اید گرامی.
حقیر ادعای شاعری ندارم و در آستان شهریاران خاکی بیش نیستم. بنده نوازی کرده اید. درودتان باد.
🌸🙏🙏🙏🌸
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام و سپاس مهربانوی ارجمند. از تذکرتان کمال امتنان.
لازم بتوضیح است که اگر “ط” در واژه خطّ با تشدید خوانده شود، احتمالا مشکل وزنی مصرع فوق حل شود. یا اینکه اگر صلاح است ، بدینصورت اصلاح شود که باز هم باید “ط” خطّ با تشدید خوانده شود:
نام من بی نام تو از زندگانی خطّ خورد
باز هم سپاس. اطاعت امر شد گرامی:
نام من بی نام تو از زندگانی محو شد
پاسخ
بهمن 19, 1400
درود بر شما
زیباست
فقط مصرع اول بیت 18 ازوزن خارج هست🌸
پاسخ
بهمن 19, 1400
درودها برشما جناب یگانه عزیز
بسیار زیبا بود ودلنشین
تقدیمی ارزشمندی بود
روح استاد شهریار قرین رحمت 🌺🌺❤❤
پاسخ
بهمن 19, 1400
سلام
بسیار عالی قلم زده اید
قلم عالی نگارتان همیشه سبز
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
می بخشید بزرگوار، حرف( غ) در فراغت اشتباه تایپ شده یا من اشتباه می کنم؟
پاسخ
بهمن 19, 1400
درودی بی دریغ نثارتان سرکار خانم محمدی.
سپاس از نگاه ریز بین و تیز بینتان گرانمهر.
اصلاح شد.
🌹🙏🙏🙏🌹
پاسخ
بهمن 21, 1400
کمال کمالی
بهمن 19, 1400
درودو سپاس استاد بزرگوار
جناب وحدتی
دستمریزاد عزیز لذت بردم
گرچه این شاگرد خرد بنا نیست در کلاس استاد
چیزی بگوید و باید بیشتر بخواند و بشنود ولی احساس کردم چون به استقبال استاد شهریار رفتید و شهریار هم خطابشان به دلبرشان است شما هم بجای این مصرع
بد زبانی از زبان یوسف زیبا چرا
خطابتان زلیخا می شد بجای یوسف
بد زبانی از زلیخای چنین زیبا چرا؟
حالا که قرار نیست شاعر مثل قدیم خودش را زار و ذلیل نشان دهد بهتر که قرار هم نباشد بددهنی کند و یا زبانش طوری باشد که که از بددهنی وی نقل قول شود و چون جناب عالی گله می کنید و خطابتان معشوق است حال چه خیالی و چه واقعی ، شاید زلیخا سزاوارتر باشد گرچه
“هرچه آن خسرو کند شیرین بود ”
و صلاح مملکت خویش خسروان دانند
با مهرو ارادت
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏👏👏👏
پاسخ
بستن فرم