🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بر شانه‌ی فراخ زمان

(ثبت: 236177) بهمن 22, 1399 

 

ابر سكوت را به سرم سايه مى كنم
بوی بهار را به قلم هدیه مى كنم

دیواره‌ى نگفتنم از شمش واژه‌هاست
وام از كلام دارم و تسویه مى‌كنم

صدبار ناشیانه زمین خوردم و هنوز
بر شانه‌ی فراخ زمان تكيه می‌کنم

وا می‌شود حصار سیاهِ کلافگی
سمتِ خیال، پنجره تعبیه می‌کنم

دل را به ذکرهای مجرّب چه حاجت است؟
شعرم نيايشى‌ست كه واگويه مى‌كنم

حس می‌کنم؛ برای تفکر مجال نیست
تا زنده ام به شعر و غزل گریه می‌کنم

تبدارِ انتظارم و در حال احتضار
با خونِ دل هرآینه پاشویه می‌‌کنم

دردِ هزار ساله مداوا نمى‌شود
می‌رقصم و برای خودم مویه می کنم…

#غزل_آرامش

 

 

 

 

نظرها
  1. حسین شیرکوند

    بهمن 22, 1399

    🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷

  2. علی معصومی

    بهمن 22, 1399

    درودها بانو
    سایه سارت مهر خدا….🌿🌹

  3. اکبر رشنو

    بهمن 25, 1399

    تبدارِ انتظارم و در حال احتضار
    با خونِ دل هرآینه پاشویه می‌‌کنم

    درودها ودستمریزا د عالی وارزنده 🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا