🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
سالها از دولت بیدار فارغ گشته ایم
از تلاش و کوشش بسیار فارغ گشته ایم
بسته ی فرهنگ معنا را به یغما می برند
پس نگو از فتنه ی اشرار فارغ گشته ایم
نیست ما را شکوه از بالا و پست روزگار
ما از این شمشیر ناهموار فارغ گشته ایم
سهم ما را باغبان از جانب خود می دهد
در گلستان از گزند خار فارغ گشته ایم
پیش از این بر سینه ی انکار دست رد زدیم
با قبول کفر ، از انکار فارغ گشته ایم
راه را بر آرزوهای فراوان بسته ایم
از خیال سرد بی تکرار فارغ گشته ایم
ما برادر را ، به دست خود به چاه انداختیم
زین سبب از گرمی بازار فارغ گشته ایم
زحمت ما را کند کم ، هر که قدرش کمتر ست
ما از این افراد بی مقدار فارغ گشته ایم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (11):