🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دیدم عجیب طرز نگاهت ستمگر است
هم می کشد به غمزه و هم شِمرِ دلبر است
بگذار تا به کشورِ چشمت سفر کنم
از این طریقه روزی ما هم مُقدَّر است
شاید خدا به مردمِ چشمت نشسته که
بی اختیار ذکرِ من اللهُ اکبر است!
گاهی به خواب دیده ام آن را و بی گمان
از معجِزَش به پرده ی قلبم مُصوَّر است
بی چشم ناز تو، همه عالم جهنم است
دور از نگاهِ آینه، جانم مُکدَّر است
با چشمِ مست تو، به جهنم که دشمنم
آتش به پا نموده و همتای بَربَر است
من داستانِ چشمِ پَری خوانده ام، ولی
در پیشگاهِ چشمِ تو از خاک کمتر است
بی بهره نیست هر که به چشمت دَخیل بست
از چشم خود بپرس، کزآنم چه در بر است؟
گفتم به خواب دیدمت ای عشق بی نظیر
از آن شبم تمامی شب، دیدگان تر است…
6 اردیبهشت 1402
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
اردیبهشت 7, 1402
سلام و درود
ممنونم برای ارتقاء این غزل وقت گذاشته اید و این نشانه لطف شما به حقیر و رشد شعر است.
این غزل ابتدا بصورت بداهه سروده شد و بعد روی آن کار شد.
برخی از مطالب شما نه تنها عالی ست بلکه لازم الاجراء می باشد اما ادغام دو زبان شعری در یک اثر فکر نمی کنم مشکلی باشد البته گاهی برخی از شاعران معاصر خیلی زبان شعر را تغییر داده اند تا آنجا که تفسیر شعر حتی برای خودشان میسر نیست.
سپاس از مهر حضور و نقد عالی حضرتعالی🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
ویرایش کوچولویی انجام دادم
بهتر شد
این بهتر شدن را مدیون فرمایشات شما هستم.
منتظر تاییدم🌹
پاسخ
اردیبهشت 8, 1402
سلامی چو بوی خوش آشنایی
به لاهیجی نازنین ِ خدایی
بیت بیت شعر را با هم. مرور می کنیم
دیدم عجیب طرز نگاهت ستمگر است
هم می کشد به غمزه و هم شِمرِ دلبر است
نگاهت در این مصرع همان چشم است هم پدر دارد هم مادر و البته بی وطن
و خیلی زیبا نشسته و از قضا به نظر بنده بخاطر ترکیب نو “شمرِ دلبر” این بیت صرفنظر از دارای بودن اولین چشم جزو بیت های زیباست.
بگذار تا به کشورِ چشمت سفر کنم
از این طریقه روزی ما هم مُقدَّر است
در بیت بالا ترکیب کشور دل مطرح شده است الان بسیاری به کشورها مهاجرت می کنند تا کسب درآمدی داشته و بهتر زندگی کنند حال شاعر می خواهد به کشور چشمی سفر کند که عاشق آن چشم است تا در آمدی عاشقانه کسب کند.
شاید خدا به مردمِ چشمت نشسته که
بی اختیار ذکرِ من اللهُ اکبر است!
عزیزی پشت تلفن که داشتم این غزل را برایش می خواندم وقتی به این بیت رسیدم فرمودند شاه بیت است و ایشان استاد خوش عمل کاشانی ادیب و شاعر توانای معاصر هستند و می دانم به وی ارادت داشته و دارید.
خدا در چشم نشستن بی وطن نیست تکرار مکررات است؟
گاهی به خواب دیده ام آن را و بی گمان
از معجِزَش به پرده ی قلبم مُصوَّر است
در این بیت شاعر با ضمیر اشاره دوباره چشم را هدف گرفته، درست است نامی از چشم نیامده ولی به آن اشاره شده است.
بی چشم ناز تو، همه عالم جهنم است
دور از نگاهِ آینه، جانم مُکدَّر است
در این بیت همانگونه قبلا هم عرض کرده ام چون هدف چشم معشوق است نه خود معشوق شاعر می گوید بدون آن چشم زیبایت دنیا جهنم است آیا اینجا چشم دارای وطن است؟ آیا تکرار مکررات است؟
با چشمِ مست تو، به جهنم که دشمنم
آتش به پا نموده و همتای بَربَر است
در بیت مورد بحث قبلی بی چشم یار بود اما اینجا با چشم یار، شاعر چه میخواهد بگوید؟
چشم تو باشد، گور پدر دشمنم هر غلطی می خواهد بکند.
من داستانِ چشمِ پَری خوانده ام، ولی
در پیشگاهِ چشمِ تو از خاک کمتر است
اینجا چشم پری را قیاس با چشم یار قرار داده و شاعر می گوید من چشم پری را مطالعه کرده ام مطالعه بدون دیدن که میسر نیست و عاقبت به این نتیجه رسیده ام چشم او در پیشگاه چشم محبوبم از خاک هم کمتر است.
بی بهره نیست هر که به چشمت دَخیل بست
از چشم خود بپرس، کزآنم چه در بر است؟
دخیل بستن به چشم این ترکیب نو را احتمالا شاعر برای اولین بار آورده باشد
این دخیل چشم شدن کجا “واژه و ترکیبی” تکراری ست؟
گفتم به خواب دیدمت ای عشق بی نظیر
از آن شبم تمامی شب، دیدگان تر است…
در بیت پایانی باز هم رد پایی از چشم است چون شاعر می گوید یادت هست به شما گفتم در خواب دیده ام تو را و چون در ابیات بالا نه به گیسو و قد و بالا و لب و غبغب و دیگر اندام معشوق اشاره شده خواننده خود به خود متوجه منظور شاعر می شود که در خواب چشم های او را دیده است.
اما کلام آخر :
نقد شما بی هیچ شکی باعث دو تغییر مهم در این غزل شد و بیت اول را ناگهان از حضیض به اوج رساند و بیت ششم را نه تنها از شر “ز” نجات داد بلکه آن بیت را واقعاَ ارتقاء داد که بابت آن از شما عزیز جانم سپاسگزارم.
خاک پای تمامی شاعران و خصوصا عاشقان و اهل دل طارق.
جانمی♥️
در پناه خدا هم چشم و جان شما و هم جان و چشم نگار 🌱♥️♥️♥️🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درود استاد
صبحتون بخیر و شادی
🌷🌷
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام جناب حسینی عزیز
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درودهای فراوان
جناب استاد خراسانی نازنین
♡♡♡♡
بی اختیار ذکر من الله اکبر است
💐👏👏👏👏👏
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام و درود بر حضرت دوست
سپاس از مهر حضور و محبت های شما
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درودها
👏👏👏
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام و درود به خانم سیمین حیدریان
خیرمقدم عرض می کنم
منتظر خواندن اشعار زیبای تان هستم
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درود استاد طارق گرامی …
دستمریزاد با این غزل تر و تازه ، دلنشین و زیبا👏👏👏💐💐💐
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام و بس درود بر حضرت استاد معین حجت گرامی
.
سپاس از حضور پر مهر و گرمتان
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درود جناب خراسانی
دلنشین و زیباست
«بی اختیار ذکرِ من اللهُ اکبر است»👌👌👌👏👏👏👏👏
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام و درود بر خانم آجورلوی بزرگوار
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
گفتم به خواب دیدمت ای عشق بی نظیر
از آن شبم تمامی شب، دیدگان تر است…
درود استاد طارق گرامی
زیباست و لبریز از احساس
پاینده باشید
🌹🌹🌹👏👏👏🙏🙏🙏
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام برهان عزیز
سپاس از مهر نگاه و حضور گرمت
در پناه خدا 🌱♥️🌹🙏🌹♥️🌱
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
درود
عالی و دلنشین. تمرکز بر روی واژهی چشم و تکرار هدفمند آن بی آن که ملال آور باشد بر زیبایی اثر افزوده است. غزلی است فاخر و دلنشین و تلفیقی موفق از زبان کهن و امروزی.🙏🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 7, 1402
سلام و درود بر حضرت استاد ابراهیم حاج محمدی گرانمهر
سپاس از حضور بسیار موثر و گرمتان
در پناه خدا🌱🌹♥️🙏♥️🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 8, 1402
سلام و درود مجدد
در خصوص تکرار چشم بقول خودتان در ردیف می شود این کار را انجام داد.
وحال وقتی تاکید بر چشم است چه اشکال دارد در ابیات از این واژه سود جست؟
غزل امروز بنده خاصِ چشم است و حتی هدف نیز چشم است.
اصلا صحبت و راز و نیاز با آن است.
ارزش این کار زمانی دیده می شود که مسابقه ی شعری برگزار شود و دستور آن باشد در هربیت حداقل دوبار از چشم استفاده شود آنگاه این اثر جلوه خواهد کرد
پاسخ
اردیبهشت 8, 1402
سلام و عرض ادب
استادان نازنین
شعر رسالتی دارد که مضمون و هدف شعر مهمترین است
و اینکه پیام شاعر در ان شعر جیست؟
همیشه هم تکرار واژه اشکال ندارد
♡♡♡
قیامت قامت و قامت قیامت
قیامت می کند ان قد و قامت
موذن گر ببیند قامت ات را
به قدقامت بماند تا قیامت
♤♤♤
در این دو بیت زیبا
4 قیانت و ۵ قامت به کار رفته است
یا
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
سعادت انکسی دارد که از تن ها بپرهیزد
♤♤♤
عاقل مباش تا که غم دیگران خوری
دیوانه باش تا که غمت عاقلان خورند
♤♤♤
در خاتمه اشاره می کنم به شاهکار بی بدیل غزل سید حمیدرضا برقعی که لبریز تکرار واژگان تن و سر است:
◇◇◇
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن
به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر
سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»
همان سری که “یحب الجمال” محوش بود
جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک، همه بودن سروران را سر
زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس، ” أجنّنی”گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ” أم وهب” را، به پاره تن گفت
برو به معرکه با سر ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر
چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید
به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر
در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
همان که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود، پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازهی اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر
جدا شده است و سر از نیزهها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
صدای آیه کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
پاسخ
اردیبهشت 8, 1402
درود بر استاد طازق ارجمند
با این غزل زیبا از نظر اساتید ارجمند دیگر هم آموختیم .
در پناه خدا پاینده باشید
🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹💐🌿🍃
پاسخ
اردیبهشت 8, 1402
سلام. و درود
سپاس از مهر نگاه و حضور گرمتان
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 13, 1402
گفتم به خواب دیدمت ای عشق بی نظیر
از آن شبم تمامی شب ، دیدگان تر است
درود بر شما استاد عزیزم ،مثل همیشه سروده هاتون دلربایی میکنند
👌👏👏👏👏👏😘❤️💐🌺🌸
پاسخ
اردیبهشت 15, 1402
سلام بر امیر عشق
سپاس از مهر و حضور گرمت
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 14, 1402
بگذار تا به کشورِ چشمت سفر کنم
از این طریقه روزی ما هم مُقدَّر است
👏👏👌👌👌
سفر به کشور چشمترکیب جذابی بود
پاسخ
اردیبهشت 15, 1402
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا🌱🌹🙏🌹🌱
پاسخ
بستن فرم