ای که چیدی به جفاکاری خود این خوان را
بسته عشقت به چنین معرکه ای دستان را
پهلوانی من آن است که در مسلک عشق
بی دریغی به تو تقدیم کنم این جان را
من و دریوزه ای از ناز طبیبان هیهات
دردمند تو عزیزم چه کند درمان را
این روا نیست که حتی به گمانت برسد
که من از جور و جفا می شکنم پیمان را
ناز کن باز که ناز تو خریدن دارد
کن پریشان سر آن گیسوی جانفشان را
پاک شو دفتر از این اشک که افشا نکنی
پیش دلدار تو داغ دل بی سامان را
مهدی از جور تو لب بسته ولی جان دلم
بشنو از قعر غزل درد دل نالان را
« مهدی رستگاری »
شهریور 11, 1398
درود
هزاران سرو روییده در جسارت سرخ
و این نگاه
بیرق سرخ بلندیست که اکنون در چشم قله ها جاریست
و
تمامت کفر و استکبار زانو زده
به چهارده سالگیم
و بهتی بودم در چشمان کور هرچه غلط
هر گزم نمی شکند
و پلی ساخته شده ازمن در استقامت
و محوری ازمقاومت که نگو
و هیچ کس
به پای چهارده سالگیم نمی رسد
و قتی که میدان دار عشقم
درودتا ن و 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 12, 1398
درودتان استاد
چه حماسه ای سروده اید
لذت بردم
در. پناه خدا🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
شهریور 11, 1398
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 11, 1398
سپاس از حضور سبزتون ☺️☺️☺️☺️
پاسخ
شهریور 11, 1398
اشاره ای هوشمندانه و ظریف … نگاه صاحب اثر از زاویه ای بسیار خوب بود و این هوش نویسنده را نمایان می کند .
هر چه کاشتیم…
کاشته هایی که دیگر سبز نمی شوند و بار نمی دهند
پدرانی که دیگر باز نمی گردند.
خاکی که دیگر حاصل نمی دهد….
بسیار زیبا بود با آنکه کوتاه بود ، حرف فراوان داشت.
درود بر شما
پاسخ
شهریور 11, 1398
درودهای فراوان برشما
سپاس از نگاه زیباتون به این اثر
و ممنونم از مهرتون …
❤️🌸🌸🌸🌸
پاسخ
شهریور 11, 1398
سلام و درودها
سلیس و رسا…
یک حرف از هزاران …
دستمریزاد
🌺🌺🌹🌺🌺
پاسخ
شهریور 11, 1398
🌸🌸🌸🌸❤️
درودها بزرگوار هنرمند
سپاس از حضور سبز ومهرتون
پاسخ
شهریور 11, 1398
سلام و درود
در پناه خدا🌺
پاسخ
شهریور 11, 1398
درود نازنینم
ممنونم از حضور قشنگ و سبزت❤️❤️❤️🌸🌸🌸🌸
پاسخ
شهریور 11, 1398
بعد از جنگ
هر چه کاشتیم
سبز نشد
حتی پدر!
… سلام
این کوبه نیز هنگامه است………
پاسخ
شهریور 27, 1398
سپاس از حضور سبز و مهرتان بزرگوار 💐💐
پاسخ
شهریور 11, 1398
سلام دخترم
چقدر جانسوز
در پناه خدا
🌿👏👏👏👏🌿
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها مهربانم
ممنونم که هستید 💐
پاسخ
شهریور 12, 1398
درود ها بانو
بسیار زیبا سروده اید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 27, 1398
سپاسگزارم
ممنونم از حضور سبز و مهرتون💐
پاسخ
شهریور 12, 1398
پدر که چرا !!
مرد سبز نشد …
کجایند مردان بی ادعا
امروز نامردانی که سهمی در دفاع نداشتند ادعای مالکیت همه چیز را دارند
درود بر شما بانو امینی گرامی
زنده باشید💐💐💐
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها آقای مهدی پور
سایت رو دلتنگ اشعارتون نکنید …
سپاس از مهر و حضور سبزتون💐
پاسخ
شهریور 12, 1398
تمام منطق من
دستهای پدر
بود
که
فلسفه ای برای سالها
پاسخ به زندگی شد
اگر چه
دنیا فقط یک آرزوی
محال است
برای خوابهای نیمروزی
وقتی
هر بار سوت قطار شهر
بد خوابمان
میکند
حامی شریبی
قلمت زیبا و احساست زیباتر
بانوی شعر سپید
تا
بلندای چشم آفتاب
بدرخشید
گرامی
پاسخ
شهریور 27, 1398
” دنیا فقط یک آرزوی
محال است
برای خوابهای نیمروزی
وقتی
هر بار سوت قطار شهر
بد خوابمان
میکند”
بسیار زیبا 👏👏👏👏
درودها هنرمند
سپاس از اشتراک گذاریه این اثر زیبا
و سپاس از مهر و حضور سبزتون 💐💐
پاسخ
شهریور 12, 1398
کوتاهی نغز
درودها برشما نازنینم
قلمت ماندگار
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها مهربانوی جانم
سپاس از مهر و حضور سبزتون 💐
پاسخ
شهریور 12, 1398
درودها
یک نقاشی زیبا
با کلماتی زیبا
و ایده ی بسیار زیبا
و تجسم سازی زیبا
بدون اطناب
حظ بردم
نام شعر هم بسیار خوب برگزیده شده
شاد باشید
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها آقای نعمت پور
سپاس از مهر و حضور سبزتون
💐
پاسخ
شهریور 13, 1398
بسیار زیبا 🌱🌱👏👏👏👏
پاسخ
شهریور 27, 1398
زیبا حضور سبز شماست
سپاس از مهرتون بزرگوار💐
پاسخ
شهریور 13, 1398
سلام و درود بر شما بانو
پاسخ
شهریور 13, 1398
سلام و آفرین
پاسخ
شهریور 27, 1398
سلام بزرگوار
سپاس از مهر و حضور سبزتون 💐🙏
پاسخ
شهریور 15, 1398
درد خوب است، مرا یاد تو میاندازد
تا نبودت به دل خستهی من میتازد
اشک خوبست، زمانیکه بتو خیره شوم
که دلم را به تو یک بار دگر میبازد
تو کدامین شرر پاک غروبی که هنوز
دلِ چشم تو ندیده،،،به تو هی مینازد
با کدامین کلمه ناز مرا میگفتی
که لبم هر شبه ” بابای منی” میسازد
عشق تو،قصهی یادآوری ابن علیست
که تن بی سر او، یاد تو میآوازد
منو ببخش که اولین کامنتمو توی این سایت بشوق شعر تو بداهه کردم
واسه دخترانی که پدر داشتن رو لمس نکردن
پاسخ
شهریور 27, 1398
“با کدامین کلمه ناز مرا میگفتی
که لبم هر شبه ” بابای منی” میسازد “…
چه زیبا به تصویر کشیدید با یه بداهه این غم رو …
ممنونم ازینکه من رو مورد لطف و مهرتان قرار دادید بزرگوار.
ممنونم از حضور سبزتون .
پاسخ
شهریور 15, 1398
کوتاه و عالی
هزاران درود👏👏👏🌷
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها بزرگوار
سپاس از مهر و حضور همیشه سبزتون
💐
پاسخ
شهریور 15, 1398
سلام بانوی توانای شعر
ناگفته های جنگ را در کوتاه چقدر
زیبا قلم زدی💐🌿🙏👏
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها هنرمند
سپاس از مهر و حضور سبزتون 💐
پاسخ
شهریور 15, 1398
درود شاعر گرامی
زیبا سروده ی شما را خواندم و لذت بردم
احسنت
👏👏👏👏👏
شادکام باشید
🌹🌷🌸
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها آقای فلاحی
سپاس از مهر و حضور سبزتون 💐💐
پاسخ
شهریور 22, 1398
درود و عرض ادب
به شما بانوی ادیب
و
روح بزرگ پدر ارجمند تان
….
بداهه ای تقدیم آستان پر مهرتان
هر کجا دیده گشودم اثری از تو نبود
آشیان مانده ولی بال و پری از تو نبود
عطر دستان تو ماند و دل تنگی که مرا
غیر یک خاطره چیز دگری از تو نبود
🌿🌺🌺🌷🌺🌷
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها بزرگوار
سپاس از مهر و لطفتون
انشاءلله که روح همه ی رفتگان قرین رحمت بی واسعه ی الهی قرار بگیرن.
ممنونم از حضور سبزتون هنرمند 💐
پاسخ
شهریور 23, 1398
درود بانو بسیار زیبا احسنت
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها هنرمند
سپاس از حضور سبزتون 💐
پاسخ
شهریور 25, 1398
بسیار عالی
درود بر شما
رقص قلمتان جاوید
پاسخ
شهریور 27, 1398
درودها هنرمند
سپاس از حضور سبزتان 💐
پاسخ
شهریور 31, 1398
🌿🍃سلام و درود
بسیار زیباست
🌿🍃شادکام باشید
پاسخ
شهریور 31, 1398
احسنت استاد گرانقدر
پاسخ
آبان 11, 1398
بسیار زیبا و غم انگیز
درودها بانو امینی عزیز و نازنین🌺
پاسخ
بستن فرم