🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 «تهییج»

(ثبت: 14384) بهمن 26, 1397 

 

صحرای شن دیریست در خوابست
لالایی شب را نمی‌خواهد
در چشمه‌های خونِ خود غرق است
جامِ لبالب را نمی‌خواهد

کاوشگرانِ خاطرش جُستند
اسرارِ او را در دلِ تاریخ
دیدند در اندوهِ هذیان هم
بهبودی از تب را نمی‌خواهد

در اِشتدادِ درد می‌خندید
از سرخیِ چشمانِ مخمورش
حرفی که آتش می‌زند دیگر
جنباندنِ لب را نمی‌خواهد!

در حال تهییج است تاریکی
شاید ستاره از میان خیزد
صحرای شن، بر اسب خودخواهی
تغییرِ مَرکب را نمی‌خواهد

در لایه‌هایی از غبار اما …
آواز «لاتلقوا» پرستارش
این احتجاجِ سخت بی پایان
فریادِ یا رب را نمی‌خواهد!

شن‌های روشن در شب پرواز
چشمک‌زنان گفتند: نوری نیست
این انعکاسِ تامِ امواج است
تفسیرِ مطلب را نمی‌خواهد

– مرداد 1378
(ویرایش: آذر و دی 1400)

 

 

 

 

نقدها
  1. طارق خراسانی

    آذر 7, 1400

    سلام خانم نوری عزیز
    وقتی شعر زیبای شما را تا پایان خواندم دیدم غزل چهارپاره است نه چهارپاره و درسال 1393 بنده این قالب را با این غزل چهار پاره معرفی کردم :
    غزل چهار پاره
    ١
    می روم با جنودِ آزادی
    با سلام و درودِ آزادی
    گریه بس کن، ستاره می خواند
    دخترم این سرودِ آزادی
    ٢
    مقبرم پُر ستاره از چشمت
    می زند نقشِ رودِ آزادی
    در نمادینه ی شعور و شعر
    دیده ام من، نمودِ آزادی
    ٣
    فرشی از نوعِ شعر می بافم
    باشد از تار و پودِ آزادی
    نقش آن نادر است و می خوانی
    فتحِ دل با جنودِ آزادی
    ٤
    فرِ فرهنگِ بوسه از دفتر
    خط زد او، بر نبودِ آزادی
    عاشقی کن، تحجر از پا شد
    تا نشد او به سودِ آزادی
    ٥
    طارق آورده از خراسانی
    دفتری ، با سرودِ آزادی
    با غزل چار پاره، بدرودم
    زهره دارد، به رودِ آزادی
    14 دیماه 1393
    و این نمونه دیگری از این قالب :
    مهربان، همصدای آزادی
    می سرایم برای آزادی
    کارِ من شاعری و کارت هست
    هر سحرگه دعای آزادی
    خوردی از خود چه سیلی سختی
    تا به کی می کنی ریا؟ لختی
    فکر کن از چه رو سیه بختی؟
    نزدی چون صلای آزادی
    دین کجا ظلم می کند تعلیم؟
    که به دل ها ستم دهد تعمیم!
    زخم دل تا نگرددم بدخیم
    می کند دل هوای آزادی
    عهدِ ما در نبردِ آزادی
    شد زنی وَه چه مردِ آزادی
    کرده آن رهنوردِ آزادی
    رو سری را لوای آزادی
    ای عبایی،. عبادتی باید
    دین ز تو در صیانتی باید
    عاشقان را عنایتی باید
    با سرود و نوای آزادی
    بشنو از من، عبا ز تن بر کن
    جلوه های ریا ز تن بر کن
    شد بلایت، بلا زتن بر کن
    بر تنت کن ردای آزادی
    17 خرداد 1400
    و این هم نقد جانانه ی حضرت استاد محمد یزدانی گرانمهر
    محمد یزدانی
    خرداد 17, 1400
    سلام و ادب و ارادت .جناب استاد طارق خراسانی گرانقدر . چهارپاره غزل در فرم مثال زدنی و قابلیت مرجع و الگوی آفرینش سروده اید در شعر سنتی اشعار با اوزان متناوب. در بحورمثمن سالم را چهارپاره می خوانده اند نوعی دیگری از چهارپاره ها در دهه ی چهل و پنجاه به این سو تولد یافتند که نام دیگر اصطلاحی و نه سبکی انها دوبیتی پیوسته بود نه آنکه التزام یا الزامی به رعایت وزن دوبیتی داشته باشند درچهار پاره غزل نیز وزن دولختی و رعایت قوافی مطلع کفایت می کند اما جناب عالی چهارپاره ای کامل و منحصر پدید آورده اید . درون مایه و تفکر حاکم بر این سرود جداگانه قابل تحسین و سپاس است هزاران درود

    خانم نوری عزیز، غرض از این همه صغری کبری چیدن این بود که لطفا قالب غزل چهارپاره را برای اتر فاخر خود انتخاب کنید نه چهارپاره.
    .
    با سپاس
    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌷🌿

    • فریبا نوری

      آذر 7, 1400

      درود استاد خراسانی گرانقدر
      سپاس بسیار از مهر حضورتان و نقد ارجمندتان بر انتخاب نام قالب شعر
      راستش در غزل بودنش به لحاظ ساخت تردید دارم
      اگر بیت اول شعر را به این صورت بازنویسی کنیم:
      صحرای شن دیریست در خوابست با چشمه‌های چاک چاک خون/
      در انعکاسِ آفتابی تند، لالاییِ شب را نمی‌خواهد

      و همین طور ادامه دهیم؛ به نظرم تا حدی به قطعه نزدیک است.
      اما شعر زیبایی که شما ارسال کرده اید واقعا خصوصیات غزل و چهارپاره هر دو را دارد.
      به این جهت است که تردید دارم
      با درود بیکران و سپاس دوباره از محبتتان
      🌹🌹🌹🌹🌹

      • طارق خراسانی

        آذر 7, 1400

        سلام مجدد
        بنده غزل چهار پاره کامل گفته ام
        ولی قالب شعر شما بی هیچ شکی نوعی غزل چهار پاره است کافی ست مصرع نخست دارای قافیه شود و گرنه بله فرمایش شما درست می باشد و قالب آن قطعه خواهد بود.
        الان به آن گوهر بانو اثبات می کنم.
        بنده شعر زیبای شما را اینگونه می نویسم :
        صحرای شن دیریست در خوابست –با چشمه های چاک چاک خون
        در انعکاس آفتابی تند[لالایی شب را نمی خواهد]
        کاوشگرانِ خاطرش حتّی رفتند تا ماقبل تاریخُ
        دیدند بیمار است اما خود [بهبودی از تب را نمی خواهد]
        صفحه مچاله بود در دستش آوارها بر چشمِ مستورش
        [حرفی که آتش می زند دیگر جنباندنِ لب را نمی خواهد!]
        در حال تهییج است تاریکی شاید ستاره از میان خیزد
        صحرای شن، بر اسب خودخواهی [تغییرِ مَرکب را نمی خواهد]
        در لایه هایی از غبار اما … آواز ” لاتلقوا ” پرستارش
        این احتجاجِ سخت بی پایان فریادِ یا رب را نمی خواهد!
        شن های روشن در شب پرواز چشمک زنان گفتند: نوری نیست
        این انعکاس ِ تند ِطوفان است [تفسیر ِ مطلب را نمی خواهد]
        ملاحظه میفرمایید که این یک غزل است ولی غزل چهارپاره البته اگر مصرع دوم بیت اول دارای قافیه شود
        🙏

        • درود و ادب و ارادت خدمت استادبانوی ادبیات و اندیشه سرکار خانم دکتر نوری ارجمند با رخصت از شما
          سلام و ارادت جناب استاد طارق گرانقدر نخست تشکر فراوان از حسن اعتمادتان نسبت به این حقیر.
          در اینجا نظر شاعر محترم که قالب چهارپاره در نظر گرفته اند درست است
          صورت نوشتاری این کار همانطور که شاعر ارجمندنوشتند قطعه است در صورتی که جناب عالی در کامنت ارایه فرموده اید هم به شرطی به چهارپاره غزل می رسد که مطلع غزل دو لختی همسان قافیه بندی شود هم اکنون هرسطر سه لختی است شاعر این اثر منتقد ادبی توانایی است برشعر کلاسیک و نیمایی و سپید و آزاد اشراف کامل دارد این اضافه نویسی در حقیقت تایید دیدگاه ایشان و توضیح نظر ارجمند جناب عالی است نتیجه آنکه اگر این قطعه چهارپاره بخواهد به غزل چهارپاره نمایش یابد لازم است مطلع دولختی همسان با قافیه قرار داده شود نه فقط قافیه در پایان سطر اول به عنوان قافیه سازی چه این تغییر شکل غزل چهارپاره به این قطعه نخواهدبخشیدمثال:
          صحرای شن دیریست در خوابست –با چشمه های چاک چاک خون
          در انعکاس آفتابی تند[لالایی شب را نمی خواهد]
          شکل غزل چهارپاره یا به تعریفی دولختی همسان با تغییر کاهشی در مطلع نه فقط قافیه آرایی در مطلع با پوزش از شاعر گرانقدر
          (صحرای شب دیری است در خواب است لالایی شب را نمی خواهد.
          با چشمه های چاک چاک خون ; خواب لبالب را نمی خواهد.
          کاوشگرانِ خاطرش حتّی رفتند تا ماقبل تاریخُ
          دیدند بیمار است اما خودبهبودی از تب را نمی خواهد
          صفحه مچاله بود در دستش آوارها بر چشمِ مستورش
          [حرفی که آتش می زند دستش جنباندنِ لب را نمی خواهد!]
          در حال تهییج است تاریکی شاید ستاره از میان خیزد
          صحرای شن، بر اسب خود خواهی[تغییرِ مَرکب را نمی خواهد]
          در لایه هایی از غبار اما …آواز ” لاتلقوا ” پرستارش
          این احتجاجِ سخت بی پایان .فریادِ یا رب را نمی خواهد!
          شن های روشن در شب پروازچشمک زنان گفتند: نوری نیست
          این انعکاس ِ تند ِطوفان است[تفسیر ِ مطلب را نمی خواهد])
          صرف نظر از معنا در تغییر مطلع با پوزش از شاعر گرانقدر. به جز تغییر در مطلع بنا براین نظر شاعر در چهارپاره بودن این قطعه درست است به تعریف دیگرچنانکه استادشادان شهرو از شکل نیمایی ارایه می دهد این شعر یک قطعه ی شعرنیمایی است. نظر جناب عالی هم جناب استاد طارق عزیز در اینکه این شعر قابل ارایه در قالب چهارپاره غزل است باشرح و شرطی که عرض شد درست است

          • طارق خراسانی

            آذر 8, 1400

            سلام یر خداوند شعر و ادب
            دوست عالیقدرم
            حضرت محمد یزدانی
            چقدر استادانه با اصلاحیه ی زیبا قطعه خانم نوری عزیز را به غزل جهارپاره ای محکم تبدیل کرده اید

            (صحرای شب دیری است در خواب است لالایی شب را نمی خواهد.
            با چشمه های چاک چاک خون ; خوابِ لبالب را نمی خواهد
            به به
            هم صحرای شب لالایی را نمی خواهد و بی لالایی در خواب است و هم بیت اول را تا خورشید ارتقاء داده اید و امیدوارم خانم نوری عزیز و گرامی نظر شما را پذیرفته تا این اثر یک غزل چهارپاره شود و بی ریا می گویم تا آن را بعنوان نگینی زیبا بر انگشتری جان جای دهم.
            آفررررین ها استاد.
            استاد اجازه می خواهم از راهی دور دست و قلم شما را ببوسم.
            اگر زنده باشم آنگونه که لازمه شخصیت هنری شماست از شما تجلیل بعمل خواهم آورد گرچه شما همیشه از اینگونه جیزها فراری هستید.
            با حضور شماها بزرگان شعر و ادب، این وبسایت را باید وبسایت فرهیختگان شعر و ادب ایران نام نهاد.
            درودتان استاد
            در پناه خدا 🌿🙏❤️👏👌🌹🌿

          • فریبا نوری

            آذر 8, 1400

            با درود و سپاس بی پایان از نظر دقیق و نگاه همه جانبه تان به فرم شعر جناب یزدانی گرانقدر

            راستش دیروز من یک بار بیت اول را جهت تبدیل به غزل چهارپاره شدن ویرایش کردم ولی آن را دوست نداشتم و دوباره به حالت قبل برگرداندم.

            در حالت ویرایش شده “صحرای خون دیریست در خوابست لالایی شب را نمی خواهد” در جایگاه مصراع دوم شعر قرار گرفت و مصراع اول تغییر کرد.
            ویرایش شما چون چشمه های چاک چاک خون را هم حفظ کرد بیشتر از ویرایش دیروز خودم دوست داشتم ولی با ترکیب «خواب لبالب» خیلی راحت نبودم.
            لذا با وام گیری قرار گرفتن لالایی شب در مصراع اول از ویرایش شما، این ویرایش به ذهنم رسید:

            صحرای شن دیریست در خوابست لالایی شب را نمیخواهد
            در چشمه‌های خون خود غرقست جام لبالب را نمی‌خواهد

            ولی فکر می‌کنم با این تغییر نیز همانطور که فرمودید شعر هنوز گریزی به قالب نیمایی می‌زند (وزن عروضی در حد استانداردهای غزل به نظرم رعایت نشده) هرچند به لحاظ سماعی ممکن است برای گوش غزلسرایان حرفه ای نیز قابل قبول باشد.

            به هر روی با سپاس بی پایان از هم اندیشی تان بیت اول را ویرایش می کنم.

            با درودهای بیکران

            🌷🌷🌷🌷🌷🌷

          • درود واحترام مجدد استادنوری ارجمند توجه و تعامل شما را پاس. می دارم نخست آنکه انتخاب “جام لبالب” به جای “خواب لبالب” بسیار نیکوتر نشست دیگر آنکه منظورم از پهلوزدن این کار به قطعه ی شعرنیمایی همانطور که اشاره داشتید کلی بود یعنی تصرف در اوزان سنتی به هرشکل از شگردهای نیمایی است اوزان دوری شامل چنین تعرفی هستند نکته ی مهم تر نگاه ویژه ی سرکارعالی به مباحث زیباشناختی در موسیقی است از این زاویه نگاه بله هنوز هم برای کمال بخشی موسیقی در این اثر فاخر فرصت پرداخت فراهم است همچنانکه آگاه هستید وزن عروضی این شعر که بسیار دقیق و درست نیز رعایت شده است
            (مستفعلن مستفعلن مستف =فع لن است در رکن آخر همچنین مترادف( مفعول مفعولن مفاعیلن) در اختیار رکن بندی( لالایی شب را نمی خواهد) اما چنانچه در پی کمال بخشی به این ضرب آهنگ هستید گمانم این است به( مفعول مفعولن مفعول مفعولن) بروید که در ضرب آهنگ. به طور کامل فرم رعایت شده باشد
            (لالایی شب را هرگز نمی خواهد)
            این هم از نمونه های عرقریزان خواهدبود چه این تغییر و حرکت تمامی شعر را تحت تاثیر مثبت قرار می دهد
            بابت اضافه نویسی پوزش می طلبم

          • فریبا نوری

            آذر 8, 1400

            درودهای بی شمار جناب یزدانی گرانقدر
            و سپاس بی پایان از وقت ارزشمندی که صرف فرمودید.

            من همیشه از کامنت های نقد شما چه بر کارهای خودم چه بر آثار دیگر دوستان حاضر در سایت بسیار لذت می برم و بسیار می آموزم.

            انچه در کامنت های شما شکل می گیرد نقدی است به لحاظ فنی هدفمند و مستدل و منسجم و به لحاظ شیوۀ بیان بدون هر گونه ابهام، بسیار شفاف و منطقی. و به لحاظ ارتباطی در عین احترام آمیز بودن کاملا صریح و قاطع.

            و به همین سبب سراینده و خوانندگان هم نکته های کلیدی را میتوانند به راحتی و بادقت می توانند در چنین نقدی دنبال کنند. و هم می توانند از برقراری یک تعامل سازندۀ ذهنی با ناقد و سراینده لذت ببرند.

            از حضورتان پای این شعر بسیار ممنونم

            در مورد شعر همان طور که فرمودید تغییر وزن و رسیدن به کمال ضرب اهنگ عرق ریزان دارد.
            تا کنون ویرایش های انجام شده بر این شعر جزئی بوده اما این بار باید زمانی پیدا کنم که ذهن آماده این عرقریزان و کاملا متمرکز بوده، و تحت فشار زمان برای کارهای روزمره نباشد.
            شاید در یکی دو ماه پیش رو نتوانم چنین فرصتی پیدا کنم ولی این نقد بر دیدگان من جای دارد و در اولین فرصت ممکن، به پیشنهاد چنین کوشش ارزشمندی که بدون شک برای این شعر و برای سراینده مثبت خواهد بود؛ جامۀ عمل خواهم پوشاند.

            بی نهایت سپاس و درود بیکران

            🌷🌷🌷🌷🌷

نظرها 11 
  1. اکبر رشنو

    بهمن 26, 1397

    سلام

    و
    درودها

    تهییج

    این نام گذاری مغز کار بود
    سروددی
    در تم کنایاتی بلند
    باریشه در کنایتی بزرگ و بس ارجمند
    مشحون مضامین
    که شا کلید
    دریچه بازشان می گشود
    پر بار و مصور و عمیق مضمون
    هر شاخی ازین بارور
    شطی از معنی در دل می پرورد
    وجامه مجال بر قامت این برین
    تنگ می امد

    عالی و ارزنده

    و دستمریزاد و🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿

  2. علی احمدی

    بهمن 26, 1397

    مهربانو نوری استاد والامقام احسنت بسیار بسیار زیباست 🌷🌷🌷

  3. امیر جلالی

    آذر 7, 1400

    قومی که خواب را در آغوش است
    بانگ خروس صبح را… هرگز نمی خواهد

    تقدیم به قلم و اندیشه شما که صرف مفاهیم بلند می شود.
    درود بر شما
    درود بر شما

    • فریبا نوری

      آذر 7, 1400

      درود و سپاس از مهر حضورتان جناب جلالی گرانقدر
      و سپاسی دیگر از همراهی ارجمندتان

      🌹🌹🌹🌹🌹

  4. درود بر شما
    عالي بود
    فقط شعرتون با اصولي كه من از قالب هاي مختلف مي شناسم جور در نيومد
    مي تونم اسم قالب شعرتون رو بپرسم؟
    خيلي جالب و دلنشين بود🌸🌸

    • فریبا نوری

      آذر 7, 1400

      درود بانو ایرانپور عزیز
      سپاسگزارم از مهر حضور و دریافت نظر گرامیتان
      باید تلفیقی باشد.من موقع سرودن شعر به قالب خاصی فکر نکردم در پایان احساس کردم به چهارپاره نزدیک تر است ولی نظر استاد خراسانی بر قافیه دار کردن مصراع اول و قرار دادن در یک قالب تلفیقی مشخص «غزل چهارپاره» است.
      🌹🌹🌹🌹🌹

  5. خسرو فیضی

    آذر 7, 1400

    . صفحه استاد آنقدر زیبا و سرشار از محتواست که هرگاه آمدم
    . در جذبه آن همه زیبایی دقایق طولانی در اسارت بوده ام .
    . . اسارتی که درس زندگی می داد🌸
    . بمانید و بتابید چون خورشید عشق و مهر و شعر 🌺🌿🌺

    • طارق خراسانی

      آذر 7, 1400

      سلام خسروی خوبان

      به دفتر دختر فرهیخته و ادیبم خوش آمدید

      چرا کم پیدایید؟
      خیلی دلتنگتان بودم
      منتظر اشعار زیبای تان هستم

      در پناه خدا… 🌿🙏🌿

      • خسرو فیضی

        آذر 7, 1400

        . درودهایم همه نیک 🌸
        . استاد گرانمهرم مدیریت محترم سایت وزین شعر پاک
        . پذیرش بنده را قبول نمی کردند 😭😭
        . ناله هایم که . . .
        . وای اگر استادم بداند 😂😂 که . .
        . نشانم شاگردی استاد طارق خراسانی ست 🌸
        . اینک لطف نموده و افتخارم عضویت در
        . سایت وزین شعر پاک می باشد 🌸🌿🌸
        . سایه سار نام تان مستدام 🌸🌿🌸

        • طارق خراسانی

          آذر 7, 1400

          خدا را شکر که به خانه ات آمدی مقدمت را گرامی میداریم ❤️

    • فریبا نوری

      آذر 7, 1400

      درود جناب فیضی گرانقدر
      سپاسگزارم از مهر حضور و لطف سرشارتان که بی گمان آکنده از شاعرانگی است
      🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا