🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خزانزاد….

(ثبت: 208) آبان 21, 1394 

زاده ی انـــدوه و رنجــــم ، عجز و خواری می پسندم
درد و محنــــت می پــذیــرم ، آه و زاری می پسندم
همچــــو توفان در تکاپـو ، یک نفس آرامشم نیست
مثــــل دریــــا در تلاطــــــم ، بی قراری می پسندم
ترک شــــادی کرده ام ، بیگانــــه ام با خنده رویی
قلب خونین ، جان غمگین ، اشک جاری می پسندم
زنــدگــی بی شـــادمانــی ، آری آری دوست دارم
بیدلـــــی ، بی همزبانــــــی ، آری آری می پسندم
روز روشـــن نیســـت در سرتاسر عمرم چو پیدا
کنج عزلــــت می گزینم ، شـــام تاری می پسندم
حسرتی هرگـــز نخواهم خورد بر خوش روزگاران
دوست دارم رنـج و غـم ، بدروزگاری می پسندم
ســـاقیــــا زین باده هــا هرگز نمی گیرم صفایی
نشـــوه ی صهبا نمی خواهم ، خماری می پسندم
عاشقان روییــــدن گل در بهاران دوست دارند
من نــــــوای گریـــــه ی ابر بهــاری می پسندم
ای بهــــار شــــادی آور! از مــــن دیوانــه بگذر
ای خزان همزاد با من! هرچه داری می پسندم.

نقدها
  1. حسـین رضـائی

    آبان 21, 1394

    سلام جناب استاد

    بیت اول چون ویترین زیباییت که خواننده را ترغیب میکند ادامه شعر را بخواند

    بی تکلف بودن شعر جالب توجه است و اینکه در این شعر فصل پاییز زنده است .

    اما مهمترین شاخصه شعر نوآوریست که به سرتاسر سروده بال و پر بخشیده

    و به نوعی استخوان بندی معنوی شعر نیز محسوب میشود.زاویه ی دید شاعر به

    دنیای پیرامون به ماندگاری در ذهن خواننده منجر می شود و این رمز ماندگاری

    شعر است . سروده ای بسیار آموزنده برای نو شاعران و خواندنی برای علاقمندان

    به شعر ، سپاس . حس شاعرانه تان زیباست

      • محمدجان یزدانی از من چیزها می داند که به ارسال گلی بسنده کرده است…..العاقل یکفیه الاشاره…

    • درودها بر شما عزیز دلم….سپاسگزارم….از شما می خواهم که بوته ی نقد و نقادی را رها نکنید.بپردازید به نقدنویسی که جایش نه فقط اینجا که بسیار جاها خالی است.البته مطالعه و تمرین و ممارست هم باید باشد تا زبان نقدتان را اتساع بخشد .شما باید بیش از من و یاران ، کارهای مختلف عبدالعلی دستغیب را بخوانید….این پاسخی برای آقای حسین رضایی است که نمی دانم چرا ذیل بند محمدجان شده است….

      • سلام و عرض ادب و ارادت  جناب استاد عباس خوش عمل بزرگ

        آن شاخه گلی است با آداب مهمانداری  و رسم تقدیر در صفحه ی استاد گرانقدرم برای حسین رضایی عزیز

        این هم مشکلی است که تیم مدیریت باید برطرف کنند روی پاسخ به هر کاربرمثل وب سایت های مشابه پاسخ به …. باید درج شود البته این یاد آوری حضرت عالی به کار همگان می آید حقیر نیز تافته ای جدا بافته از همگان نیستم برمی گردم سپاس

نظرها 14 
  1. سلام بر استادِ جان

    استاد جان مولا اینقدر از غم نگید کم مونده بود بعد از خوندن شعر بسیارزیبایتان خودکشی کنم ودست به هارایگیری بزنم. امام علی وپیامبر این همه سفارش کردن که اگر دل کسی رو شاد کردید قسم به خدا دل مارو هم شادکردید .امام علی دمش گرم چه زیبا میفرماید که شادی انبساط روح می آورد ونشاط انگیز است وغم گرفتگی روح می آورد وانبساط را در هم میپیچد.استاد دورتون بگردم دنیا منزلگاهیست موقت شادی نه اتینکه هدف باشه اما خوب بازم به قول مولایم علی فداش بشم میفرمواید اوقات شادی دم غنیمته. شما که تا حالا شادی مردمو خواستید پس برای خودتون هم بخواهید. رسالت شاعری امید دادن است با خوندن شعرتون من که بیچاره شدم رفت.همیشه شاد باشید خداییش تو این مدت پنجاه سال زندگیم هرچی غصه خوردم سرم کلاه رفته. شکوه در پیشگاه خدا اونم با بودن خودشو واین همه مهربونی خداییش نا انصافیه. من یه چیزی آموختم واون اینکه هروقت آه وناله ام زیاد شده خدا بیشتر مصیبت فرستاده وخوشش میاد از آه وناله واسه اینکه حال گیری یک طرفه نباشه سعی کردم موقع فرستادن مصیبت بخندم وخدا هم که شادیمو میبینه از لج هم شده دیگر مصیبت نمی فرسته .میبینی استاد پنجاه سالمه وسروریختم اینه مثل جوونهای سی ساله .خودتونو پیر کردید که چی بشه. .مگش وپشه غم رو با مگس کش شادی بکوبید وحالشو ببرید. یاعلی ومانا وازته دل شاد باشید. استاد بد آموزی دارد نکنید از این کارها. شما شاطر حسنید نا سلامتی.

    • طارق خراسانی

      آبان 21, 1394

      سلام درویش جان

      این مطلب شما میدونم بادقت و بینش معنوی که حضرتعالی دارید  سریع تحریر یافته و حضرتعالی متوجه مطلب نشده اید ولی وظیفه دارم تذکری بدهم:

      وخدا هم که شادیمو میبینه از لج هم شده دیگر مصیبت نمی فرسته

      فدات شم خداوند مهربان هرگز  خواستار غم و اندوه برای هیچ موجودی نیست بعد خدا ببینه شما شاد هستی از مصیبت ، آنگاه مصیبت  بر شما نازل نکند که غمگین شوی؟!!

      جامعه شناسان شعر حضرت استاد را دویست سال دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند داد و آنچه که از آن به دست می آورند بسیار تأسف بار است…

      در پناه خدا…………………………………………………….

      • درویش دولتی

        آبان 22, 1394

        سلام بر استاد طارق عزیز .راست میفرمایید تایپ بالا رو که نگاه کردم بدجوری خراب کردم حداقل ده غلط املایی دارد وانشایی هم که پرسیدن نداره.اما استاد دوستی با خدا خیلی سخته. خدا هم شوخیهای خودشو داره وخدا نکنه یکی از اون شوخیهارو با کسی بکند. من عرفی عشقنی ومن عشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فانا دیه و……میبینی استاد خدا میفرماید هرکی عاشقم بشه عاشقش میشم وهرکی رو عاشق بشم میکشمش وهرکی رو بکشم دیه شو خودم میدم. با همچین خدایی مگه میشه دوستی کرد کم کمش قتله.مگر نمی گویند آنانکه مقربتر ونزدیکتر ودوست تر هستند جام بلا بهش بیشتر میدن. بلا نسبت مگر مخم تاب داره با او وهو دوستی کنم.سری رو که درد نمیکنه دستمال نمی بندند.در مورد استاد همانطور که اسم فامیلیش معلومه که خوش عمل است ودمش گرم اما در مورد اسمش که معلومه همیشه عبوس وعصبانیه.اینکه شما میفرمایید دویست سال دیگر جامعه شناسان مینویسند که استاد شاطر حسین چی فرمودند به درد خاله من میخوره وشاطر عباس. بجای اینکه بعد از مرگم سرمزارم دسته گل بیاورید درزمان زنده بودنم کفی نان برایم بیاورید. من خنگ ومنگول نیستم استاد طارق . به والله قسم باشناختن استاد خوش عمل از شعر وشاعری خدا حافظی کردم وواسه خودم مینویسم ومیخوانم وپاره میکنم.قبلا جز غزل ومثنوی نمی نوشتم ونمونه هاش در سایتها هست اما حالا جز اشعارعامه پسند وآبکی چیزی ندارم بنویسم برای سایتها. البته دل خودم جدا.چرا؟فقط بخاطر خوش عمل کاشانی.جایگاه این استاد این نیست. استاد هرچند در صدر دل ماست اما باید در صدر خیلی چیزها میبود. وقتی چنین استادی چنان اشعاری مینویسند این یعنی استاد دلش پره دلش خونیه دلش شکسته واین یعنی در زمانی زندگی میکنیم که انسانیت شکسته آدمیت را سر بریدند. استاد طارق فدات شم نیازی به جامعه شناس نیست هرکس اندازه عدسی عقل واحساس در مغز وقلبش داشته باشه میفهمد استاد خوش عمل با تمام کوه بودنش دارد میشکند .خوب منم آدمم دلم میشکنه حالم بد میشه واز دنیا سیر میشم وپیش خودم میگم خوش عمل که این باشه وای به حال من وامثال من. قلمو میشکنم ومیبوسم و.میزارم کنار. خوش عمل میگه هفت سال از من بزرگتره اما سنش هفتاد به بالا نشون میده چرا؟منم دیونه هستم منم شوخ طبعم منم تو دانشگاه میبینی میزو دف کردم ومیکوبم ومیزنم وهمه ازتعجب شاخ درمیارن ومیگن درویش انگار مخش تعطیله یا موقع رفتن پشت تریبون تو انجمن های شعر هنوزدهن باز نکرده همه میزنن زیر خنده چون میدانند به چند نفر قراره حمله ادبی کنم ویا گیر سه پیچ بدم هزاران بار چوبش وخوردم اما باز همان خاکم که هستم. اما من با استاد خوش عمل فرق میکنم استاد وزنه هستند .مگر چند نفر مثل جناب خوش عمل میتوانیم داشته باشیم. .استاد دارند اتو بیوگرافی خودشونو مینویسند. این یعنی خاک بر سر سرما .استاد خوش عمل بسیاربزرگند . استاد طارق جامعه شناس نمیخواد فقط یک دل شناس میخواد که متاسفانه نیست.کاش در دانشگاههای ما سه واحد درس دل شناسی داشتیم وهمه را مجبور میکردند که پاس کنند نه خزعبلاتی که حالا داریم پاس میکنیم. خیلی از درسهامون هست که پشیزی نمی ارزد. خوش عمل شناسی باید بگذارند .جناب طارق خیلی دلم پره نگید که نگم. شرمنده جناب خوش عمل که نخواسته روده درازی کردم وسفره دلمو باز کردم. .به ولله قسم با بغض وگریه نوشتم .بدجوری دلم گرفته جناب طارق بدجوری دلم میشکنه وقتی چهره شکسته استاد خوش عمل رو میبینم.

    • درودها بر درویش مهربان…..من هفت سال به عمر از شما بزرگترم.دیوانه ای هستم برای خودم و بل برای اطرافیانم.در مجاورتم که باشی از بذله گویی هایم آنقدر ریسه می روی که با هزار قسم و آیه هم باور نمی کنی شعر خزانزاد را همچو منی سروده باشم.آری ؛ من در برخورد با دیگران بی اختیار کودکی شوخ و شیطان و بذله گو می شوم اما مکنونات دلم -یعنی شعرهایم-چیز دیگری است که نمی توانم زبان دیگری به آنها اختصاص دهم.دوستی دارم که ییش از چهل سال است باهم در ارتباطیم.می گوید جانوری چون تو جمع اضداد ندیده ام.من در جمع دوستان که باشم یکدفعه می بینی زیر آواز می زنم و تصنیفهای شاد می خوانم ، لودگی ها می کنم که نگوی و نپرس ؛ چنانم که هرکس ببیندم می گوید خوشا به حالت که غم دنیا برایت پشم است . ازین جهت برای خیلی ها حسرت انگیزم اما امان از دل لیلا….دلم افسار گسیخته ای مهار ناشدنی است و شعر می گوید و این زبانش است.و اما همین دل هم کم لودگی نکرده.کارنامه ی لودگی هاش دهها و بل صدها طنز و فکاهی منتشره است….و تصدیع بیشتر را روا نمی دانم.

      • درویش دولتی

        آبان 22, 1394

        جان فدای استاد خوش عمل کاشانی .دیوانگی نه کار همگان باشد شعوربسیار بالایی میخواد دل بزرگی میخواد عاشقی میخواد مدم منو دیوانه میپندارم اما در مقایسه باشما به سفها بیشتر مانم. .فدای استاد ودست بوسم وزیارت شما نهایت آرزویم. یاعلی

    • سلام این نیز شاخه گلی است تقدیم به درویش دولتی بزرگ ببین کجا می نشیند

      • درویش دولتی

        آبان 22, 1394

        سلام بر استاد یزدانی ویزدان پشتیبان وهمیشه در ظل رحمان ورحیمیش باشید.یاحق با احترام

  2. طارق خراسانی

    آبان 21, 1394

    عاشقان روییــــدن گل در بهاران دوست دارند
    من نــــــوای گریـــــه ی ابر بهــاری می پسندم

    ای بهــــار شــــادی آور! از مــــن دیوانــه بگذر
    ای خزان همزاد با من! هرچه داری می پسندم.

    درود بر بزرگ شاعر زمانه ام

    سلام حضرت استاد

    اشعار شما بسیار فاخر و با ارزش هستند …

    چه باید کرد ؟ باور کنید در این فکرم چه باید کرد تا همه شاد باشند؟

    ما باید به دور از حزب و حزب بازی و بازی های زشت و زیبای سیاسی با چنگ و دندان از این انقلاب حفاظت کنیم و دیگر اجازه ندهیم حکومت تغییر کند به عبارتی بهتر ما شعرا باید با بینش وسیع سعی کنیم با سروده های خود مردم را  از تصمیمات خطرناک دشمنان آگاه سازیم .

    شما بررسی کنید در صد سال اخیر در انگلستان آیا کودتایی صورت گرفته است؟ اگر گرفته چند تا بوده است ؟ حال بیاییم تعداد کودتا هایی که انگلیس  در کشورهای جهان سوم انجام داده است را بشماریم… قطعا آمار هولناکی به دست می آید…

    شما بنده را تا حدودی می شناسید و خدمت حضرتعالی آمده ام و می دانید آنچه می گویم از صمیم قلب است … تا زندان داشته باشیم باید مصیبت بکشیم … اگر هم زندان نباشد سنگ روی سنگ بند نمی آید  پس چه باید کرد؟

    تنها راه چاره ایجاد اردوگاه های کار اسلامی ست که زندانیان در آنجا کار کنند و حقوقی دریافت کرده تا خانواده های شان آسیب نبینند…

    من یقین دارم با ایجاد اردوگاه های کار اسلامی چهره اقتصاد و اخلاق در ایران تغییر خواهد کرد و ما آقای جهان خواهیم شد.

    شاید شما بگویید این مطالب شما به شعر من چه ربطی دارد؟ اگر چنین سئوالی مطرح شود عرض می کنم این گرانی و تورم در کشور که برای من و شما و مردم ایران مصیبت ها آفریده بگونه ای که از زبان شما شنیدم کسی را می شناختید که قدرت خرید نان را نداشته ارتباط مستقیم به کم کاری مردم دارد و مردم ما هم مردمی با غیرت هستند و دوست دارند کاری باشد تا انجامش دهند ولی…

    در این باره اگر خواسته باشم صحبت کنم باید یک کتاب قطور از ندانم کاری های برخی از مسئولین مدعی بنویسم که نمی دانند چه باید بکنند.

    شعر شما باعث این زیاده گویی های حقیر شد مرا ببخشایید.

    در پناه خدا……………………………………………………………………………….

    • درودها بر استاد طارق دوستدار همه ی انسانها و بل موجودات عالم هستی.درود بر ماه کریم خراسان که در مقابل همه ی ناملایمات جز ناملایمات گریبانگیر بشریت چون کوه استوار ایستاده اند….این خزانسروده اگرچه مربوط به سالها پیش-شاید بیش از بیست سال پیش-است اما زبان حال امروز من شاید بیش از بیست سی سال پیش هم است که اگر نبود مجالی به ارائه اش نمی دادم.برقرار باشید.

    • *در شوک «شک» مانده ام کی به «یقین» می رسم؟….

      استاد طارقا!این حرفهای دل من هم شاید بی ارتباط به بحثهایمان باشد اما جایی باید می گفتم و چه جایی بهتر از اینجا؟همه ی ما -علی قدر مراتبهم-از روزی که خود را می شناسیم تا روزی که دیگر خود را نمی شناسیم -حالا یا از فرط فرتوتی یا به دلیل رویکرد آلزایمر و فراموشی یا هر بلیه ی دیگر-در شوک «شک» هستیم و به یقین رسیدنمان امری است شاید محال….شیخ محمود شبستری که معرف حضورتان هست؟همان عارف بزرگی که همگان می ستایندش ؛ حتی شیوخ و زهادی که قائل به برداشتن دیوان حافظ با انبرند چون آن را نجس می دانند.اما یکی از آن همه شیوخ نیامده شیخ محمود را نه تکفیر که ملامت کند برای سرودن این بیتش که می گوید:

      بهشــــت و دوزخت بــــا توست در پوست

      برون از خود چه را می جویی ای دوست؟

      یعنی کشکاب را می ریزد روی همه ی اعتقادات فسیل شده یا جوانه زده ی همه ی بشریت معتقد به جهنم و بهشت و فردای قیامت و حساب و کتاب و …اینجاهاست که من مانده ام.از خود می پرسم از اول خلقت تا کنون میلیاردها میلیارد نفوس آمدند و رفتند ولی بعد از رفتن حتی یکی شان نیامد  از آنجایی که رفته خبری بدهد.هر چه هست و داریم بر اساس حدس و گمان است و خواب و رویا و روایت و حکایت که اعتبارشان نیست.من و شما و حتی فلان شیخ و معتقد صددرصد اگر در شوک شک نبودیم حتی یک لحظه ماندن در این نشئه را نمی خواستیم.خود را به هر صورتی که بود می رهاندیم.گیرم انتحار حرام است و گناه کبیره ؛ خوب عملیات استشهادی می کردیم و می رفتیم که ثواب عظمای در حد شهادت هم دارد.پس چرا قدمی در آن راه برنمی داریم و برنمی دارند؟…و کی شود که این شوک شک رهایمان کند؟…نخواهد کرد…حداقل گریبان من یکی را نخواهد رها کرد و من چه شوربخت جانوری هستم ازین بابت.خسرالدنیا والآخره شدیم رفتیم پی کارمان….شب است ؛ آسمان را می نگرم و ستاره های درخشان را.به فکر فرو می روم که :آن ستاره ی دست راستی یا چپی یا وسطی را در طول قرنها و قرنها و قرنها چه چشمهایی دیده اند و رفته اند و خاک شده اند و بعد از من چه چشمهایی خواهند دید و شاید چون من به فکر فرو خواهند رفت و ….مدتهاست که شب و روز در تعقیبات نمازهایم-که نمی دانم بر حسب عادت است یا از ترس یا از استیصال که می خوانم و می دانم که عاشقانه نیست و خاکم بر سر-از خدا می خواهم حتی اگر یک دقیقه از عمرم مانده باشد مرا از شوک شک برهاند.نمی خواهم شکاک بمیرم.دروازه ی یقین را گشوده دوست دارم و می خواهم.خود را نهایتا اینگونه متقاعد می کنم که :ای بشر!خداوند به آن اندازه که همه چیز را بفهمی به تو و دیگر بندگان فهم و قدرت درک نداده است که اگر می داد و پرده ها به کناری می رفت همه چیز حل بود….نمی دانم چه بگویم.در حدیث خواندم که روزی جوانی به رسول اکرم (ص) گفت:یا رسول الله!می ترسم از فردا و فرداهایم.پرسید چرا؟ گفت :شوک شک رهایم نمی کند.فرمود:تبریک تو را که از دروازه ی گشوده ی شک به یقین خواهی رسید…. ومن نوجوانی و جوانی را از دست دادم و در بحران میانسالی مصیبتهای پیری و فرتوتی را می بینم و می گویم :پس چرا این دروازه ی لعنتی شک به رویم مسدود نمی شود تا دروازه ی مبارک یقین گشوده گردد؟…یارب شوک شک کشت مرا …کشت مرا….

      • طارق خراسانی

        آبان 22, 1394

        سلام و درودی دوباره بر عزیز جانم

        حضرت استاد یک چیز را می دانم و آن اینکه : مردی را می شناسم که بی مانند است…

        سلامتی شما غایت آرزوی حقیر است.

        در پناه خدا……………………………………………………..

    • سلام استاد دگر اندیش جناب طارق خراسانی بزرگ

      آتشی در زیر خاکستر هم از همت ندارم

      تا مگر آشفته سازد زمهریر زندگانی

      عباس خوش عمل دهه ی شصت

      • طارق خراسانی

        آبان 22, 1394

        هزاران درود بر حضرت استاد جندقی گرانمهر

        به وجود شما بزرگوار افتخار می کنم ممنونم که مباحث را تعقیب می فرمایید

        در پناه خدا…………………………………………………………

  3. نگار حسن زاده

    آبان 22, 1394

    سلام و عرض ادب و احترام

    درود بر شما استادبزرگوارم

    بسیار عالی بود

    می آموزم در محضرتان

    امیدوارم همیشه شادترین باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا