🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 * در خلأ…

(ثبت: 259991) خرداد 19, 1402 
* در خلأ…

می پرسی درچه حالم؟
حالی نمانده است
درپرسه های شبانه ام
که جواب سوالی باشد برای تو
ازمردی که در خلاُ های تو تکرارمی شود
وبر هویت خود آوار….
تومی گفتی که باید
درپناه تو
دیگرخبری ازخلاُ نباشد
اما من
بی پناه ترازآن بودم
که یکی درپناه من
امحای خلاُ هارا جشن بگیرد
ودرسایه ی روزمرّگی های پدیدار
درآغوشم شعرماندگاری را نجوا کند ….
ای تو از خلاُ گذشته
درپناه آغوشم
اگرقرار بگیری
آرامشی ابدی انتظارت را می کشد
که سالها بی حضور او
جوانی خودرا
رنگ از خلاُ ها زدی
وباآنکه دلت گواهی نمی داد
رفتی به بهانه های واهی…..
می گویم
این ساعت شماطه دار
چندبارباید برجمجمه ی من بکوبد
که جواب دلتنگی هایم را ادامه به فرسنگ ندهی…..؟
ای تو پناه من و خلاُ هایت
بردامنه ی خلاُ ها
نقطه ی پایان بگذار
وبربی سرانجامی های عشقی دربه در
آغوش باز کن ….
من آغوشم را برای تمام خلاُها
سخاوتمندانه می گشایم.

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):

نقدها
  1. *امان از دست پیری…..
    عصر یکی از روزهای پاییزی سال 1361 در جلسه ی شعری که در منزل استاد فقید امیری فیروزکوهی برگزار شده بود شرکت کردم . بیشتر حضار شاعران معمر و بالای 80 سال بودند .

    وقتی جلسه تمام شد هوا تاریک شده بود . من که از همه کم سن و سال تر بودم عقب صف شاعران استاد حرکت می کردم . برای سوار شدن به اتوموبیل و رفتن به خانه هایمان می بایستی مسافتی از خیابان زرین نعل- خیابانی که منزل استاد امیری در آن بود – را طی می کردیم تا به دروازه شمیران برسیم . همین طور که می رفتیم من نگاه کردم دیدم دو سه تن از اساتید معمر پشت سر هم خیلی آهسته و با احتیاط – مثل این که از روی لبه ی باریکی راه بروند – در حرکتند . کنجکاوانه و کمی متعجب خودم را به آنها رساندم و دیدم اساتید از کناره ی سایه ی کامیونی که در آن حوالی پارک شده بود خیلی محتاط و با ذکر مواظب باش و مراقب باش حرکت می کنند . به آخرین شان که مرحوم مصطفی قاضی نظام بود گفتم : استاد قضیه چیست ؟
    ناگهان برگشت و با تشر گفت : احتیاط کن فلانی . مگر چاله ی به این بزرگی را نمی بینی که جلو راهمان کنده اند ؟

    هر چه به این طرف و آن طرف نگاه کردم چاله چوله ای ندیدم . فورا متوجه شدم که اساتید معمر که همگی دچار ضعف باصره بودند سایه ی کامیون پارک شده کنار خیابان را چاله ای بزرگ پنداشته بودند و با احتیاط از لبه ی آن راه می رفتند !
    از شدت خنده ی بی صدا چشمهایم از حدقه بیرون زده بود ؛ اما شرم حضور مانع از این بود که آنان را متوجه اشتباهشان کنم.

  2. *یادشان به خیر…..
    پیشنهاد می کنم دوستان عزیز جهت تجدید خاطره ، در اوقات فراغت سری به بخش «نظرات و نقدها» در سالهای دهه ی نود بزنند.این سر زدن خالی از لطف نیست…..کمین دیروز به مدت یک ساعت گلگشتی در این بخش داشتم و یادآوری خاطراتی چند چشمانم را به نم اشک شوق ـ و هم افسوس و دریغ ـ نشاند.آن ، زمانی بود که به چند نام عزیز و نظرات عزیزترشان برخوردم.به جز دو تن یعنی استاد علی اصغر اقتداری و استاد علیرضا آیت اللهی که رخت از جهان بربسته اند و برایشان روانشادی آرزومندم ، بسیار دلخواهم است که بدانم این دوستان عزیز و کرامند در چه حالند و چه می کنند: رضا زمانیان قوژدی….جواد مهدی پور ….موسی عباسی مقدم ….مهدی صادقی مود….منصور شاهنگیان….و ….و….

    • محمدعلی رضاپور

      خرداد 19, 1402

      سلام و درود و ارادت دوباره
      استاد بزرگوار
      چه اشارات و راهنمایی های ارزنده ای

      گویا جناب زمانیان در وبلاگ انوشا و وبلاگ شخصی خودشان مشغول اند.
      جناب مهدی پور به دلیل مشابهتی که اثر اخیرشان به اثری از جناب صائب تبریزی داشت و گویا بخاطر این که می پنداشتند خوانندگان به استفاده ی ایشان از سبک جناب صائب، واقف اند و نیازی به اعلام مطلب در تک تک آثار نیست، مورد عتاب قرار گرفتند و متاسفانه فعالیت دیگری از قلم زیبا و شیوای شان ندیدیم و همچنان چشم به راه شان مانده ایم.
      جناب صادقی مود، گویا در اینستاگرام فعالیت بیش تری دارند و….

  3. *برخی از آرایه های ادبی در شعر فارسی: …………

    * صنعت تشبیه:
    این صنعت نشان دهنده ی همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل دارای 4 رکن و پایه است:
    ارکان : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه.
    * استعاره :
    به کار بردن کلمه در غیر معنی اصلی را استعاره گویند.
    *مجاز:
    به کار بردن کلمه در غیر معنی اصلی آن مجاز نامیده می شود به شرط آن که نشانه ای را به معنی غیر اصلی راهنمائی کند که این نشانه را قرینه می گویند .
    هر استعاره ای ، مجاز است و علاقه آن ، شباهت است .
    پیوند و تناسبی که معنی حقیقی و مجازی را به هم مربوط می سازد علاقه نامیده می شود .
    * کنایه:
    سخنی که دارای معنی ظاهری ای نزدیک به ذهن و معنی باطنی ای کنایه است.
    * سجع:
    به آهنگ بر خاسته از کلمات پایانی دو جمله یا بیشتر سجع گفته می شود .
    مثال:
    توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال ( حال و سال مسجع )
    سجع موسیقی درونی (لفظی ) و تاثیر کلام را افزایش می دهد
    سجع بیشتر در نثر به کار می رود اما گاهی در شعر نیز کاربرد دارد.
    روش تسجیع
    تسجیع، یکی از روش هایی است که با اعمال آن، در سطح دو یا چند کلمه (یک جمله) یا در سطح دو یا چند جمله (کلام) موسیقی و هماهنگی به وجود می آید و یا موسیقی کلام افزونی می یابد.
    مدار بحث تسجیع، در نکته ی تساوی یا عدم تساوی هجاها و همسانی یا عدم همسانی آخرین واک اصلی کلمه (رَوی) است. بحث سجع، کلی تر از قافیه است. علاوه بر این اصطلاح قافیه را فقط در مورد اواخر ابیات شعر به کار می برند؛ حال آن که سجع در نثر و در حشو شعر هم واقع می شود.
    سجع سع نوع است:
    1) سجع متوازی 2) سجع مطرف 3) سجع متوازن.
    * صنعت جناس:
    یکسانی یا شباهت قابل توجه دو یا چند کلمه است در تلفّظ و اختلاف در معنی.
    کلماتی که پدید آورندۀ جناس اند ارکان جناس نامیده می شوند
    گاهی ارکان جناس در تلفظ کاملاً یکسان و فقط تفاوت معنی دارند
    انواع جناس:
    جناس تام :یکسانی دو کلمه در تعداد و ترتیب واج ها ست
    خرامان بشد سوی آب روان // چنان چون شده باز یابد روان
    جناس ناقص حرکتی :هرگاه اختلاف تلفظ دو یا چند کلمه تنها در مصّوت کوتاه باشد ما نند: بُرد و بَرد – گِرد و گَرد – مِهر و مُهر
    جناس ناقص اختلافی : هرگاه دو کلمه یا بیشتر در یک صامت یا مصّوت بلند اختلاف تلّفظ داشته باشند مانند :شمع و جمع – رفیق و شفیق – شیر و سیر – چاه و جاه
    هر تیر که در (کیش) است گر بر دل( ریش) آمد// ما نیز یکی باشیم از جملۀ قربانها
    جناس ناقص افزایشی : اختلاف دو واژه یا بیشتر است در معنی و تعداد حروف مانند:رنج و مرنج – قدم و مقدم.
    * اشتقاق :
    استفاده از کلمه های همریشه که سبب می شود واج های آنها به یکدیگر نزدیک باشند آرایه ی اشتقاق نامیده می شود . مانند : دیده و دیدار – بینا و بینندگان – لطف و لطیفه.
    * تکرار :
    هرگاه کلمه ای دوبار یا بیشتر در کلام بیاید به گونه ای که برموسیقی درونی بیفزاید و تأثیر سخن را بیشتر کند تکرار نامیده می شود .
    * تصدیر :
    اگر کلمه ای در آغاز و پایان بیتی تکرار شود ، در اصطلاح ادبی تصدیر نامیده می شود .
    * مراعات نظیر :
    استفاده از کلمه های یک مجموعه که با هم تناسب دارند . تناسب بین واژه ها می تواند از نظر جنس ، نوع ، مکان ، زمان ، همراهی و…. باشد .
    – مراعات نظیر ، پرکاربردترین آرایه در شعرو نثر فارسی است
    – همواره ارکان تشبیه ، مراعات نظیر هم محسوب می شوند
    – آرایه تضاد ، مراعات نظیر نیز به حساب می آید
    * تلمیح :
    هرگاه به حدیث ، داستان ، خاطره ، آیه ، شعر ، ضرب المثل و هر موضوع دیگری که اغلب مردم از آن سابقه ذهنی دارند – اشاره شود آرایه ی تلمیح پدید آید .
    * تضمین :
    آوردن آرایه – حدیث – مثل یا بیتی از شاعر دیگری در اثنای کلام
    است.مثل:
    چه خوش گفت فردوسی پاکزاد / که رحمت برآن تربت پاک باد
    “میازار موری که دانه کش است”/ “که جان دارد و جان شیرین خوش است”
    بیت دوم از فردوسی است و سعدی عیناً آنرا در شعر خود تضمین کرده است.
    معمولاً شعر یا جملۀ تضمین را در گیومه قرار می دهند.
    * تضاد :
    کاربرد کلماتی در سخن است که معنی آنها متضاد است مانند : نیکی و بدی – درویش و غنی – خواب و بیداری – قناعت و حرص – سپید و سیاه .مثلآ :
    بسیار سیه سپید کرده است//دوران سپهر لاجوردی.
    *حس آمیزی :
    آمیخته کردن دو یا چند حس در کلام است که با ایجاد موسیقی معنوی به تأثیر سخن می افزاید و سبب زیبایی آن می شود .
    * ایهام :
    آوردن کلمه ای با حداقل دو معنی قابل قبول است که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد.
    مثال:
    خانه زندان است و تنهایی ملال / هر که چون سعدی گلستانیش نیست…
    گلستان به دو معنی باغ و کتاب گلستان سعدی آمده است.
    * لّف و نشر:
    آن است که دو یا چند کلمه در کنار هم در یک بخش کلام آورده شود و توضیح مربوط به آن ها در بخش دیگر آورده شود.
    مثال:
    افروختن وسوختن و جامه دریدن پروانه زمن، شمع زمن، گل زمن آموخت
    ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم تو را مانم ،تو اشک مرا مانی
    ای شاهد افلاکی من در مستی به چشم تو می مانم و تودر پاکی به اشک من می مانی
    در مستی و ودر پاکی (لّف) و من چشم تو را مانم ،تو اشک مرا مانی (نشر مرتب )است.

نظرها
  1. معین حجت

    خرداد 19, 1402

    سلام استاد جان …
    هزاران درود بر شما که هم سروده هایتان فاخر است و هم اینکه خاطرات دلنشینی دارید. که البته بعضی شادی آفرین و تعدادی دیگر حزن انگیز‌‌ است …👏👏👏💐💐💐

  2. غلامحسین جمعی

    خرداد 19, 1402

    درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام جناب کاشانی
    که هم اشعارشان آموزنده و دوست داشتنی است و هم کامنت های خاطره انگیزشان
    🙏🙏🙏🙏

  3. طلعت خیاط پیشه

    خرداد 19, 1402

    استاد خوش عمل کاشانی ارجمندسایه ی مهزتان مستدام .مثل همیشه زیبا سروده اید.خاطرات شما
    بسیار شیرین و یاد آوری دوستان و اساتید بزرگ هستند .یاد شان به خیر و روح استاد اقتداری و دکتر آیت الهی شاد و یادشان گرامی باد
    😔 👏👏🌸👏🌸💐🌿🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا