🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دوباره رقص قلم رفته رو به عیّاشی
سلام چهره ی زیبای بوم نقّاشی!
نمای صورت تو قابل کشیدن نیست
ملقّبم به هنرمندِ نابلد،”ناشی”
غریب خانه ی دل روشن است با نوری
بیا به پهنه ی اين کهکشان کنکاشی
بخوان دوباره نوای وصال دل ها را
که بند بند وجودم ز هجر می پاشی
من آمدم سر قلّه نشانی از تو نبود
قرار بود شبی پا به پای من باشی!
بهانه ی غزلم! ای همیشه همراهم!
نگو دوباره غزل؟! نازنین پرخاشی…!
کبوترانه دلم در هوات پرسه زده
برای زخمی بالم بریز پاداشی….
به اشتیاق تو روحم شکوفه می زند و
دوباره رقص قلم رفته رو به عيّاشی…
معصومه بیرانوند
۲۴آذرماه ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
آذر 25, 1401
بخوان دوباره نوای وصال دل ها را
که بند بند وجودم ز هجر می پاشی
من آمدم سر قلّه نشانی از تو نبود
قرار بود شبی پا به پای من باشی
سلام و هزاران درود
مدت ها نبودی و دلتنگ اشعار زیبایت بودیم
انگار خدا دلش به حال ما سوخت و تو را دوباره به پاک برگرداند، آن هم با شعرهای بسیار زیبا و دلنشین که غم از دل میراند، غمزداست.
امروز در پاک چه اشعار نابی می خوانیم، ماشاءالله
خدایا شکرت
معصومه جان
دخترم
در پناه خدا شاد و تندرست باشی آمین 🌿🌹🌱👌👏👏👏👌🌱🌹🌿
پاسخ
آذر 25, 1401
سلام و درود بر شما
خیلی ممنونم
سلامت باشید
پاسخ
آذر 25, 1401
نمای صورت تو قابل کشیدن نیست
ملقّبم به هنرمندِ نابلد،”ناشی”
لذت بردم از خوانش شعر زیبایتان
نویسا و مانا باشید بانوی گرامی🌹
پاسخ
آذر 25, 1401
سلام و درود بر شما مینای عزیز
ممنونم
سلانت باشید
پاسخ
آذر 25, 1401
زیبااااا ست
لذت بردم از شعر قشنگتان
درود بر شما بانو بیرانوند گرامی
زنده باشید
🙏🌿💐🌸🌹❤️
پاسخ
آذر 25, 1401
سلام و درود بر شما
خیلی ممنونم
پاسخ
آذر 28, 1401
درود بر شما بسیار عالی بود👏👏👏🌹
پاسخ
دی 1, 1401
سلام و درود بر شما
خیلی ممنونم
پاسخ
دی 2, 1401
درودها بانو دیربه شعرشما رسیدم
بسیارزیبا و دلنشین سرودهاید .
🌺🌺🌺
پاسخ
دی 2, 1401
سلام و درود
سلامت و شادکام باشید
سپاس از حضورتان
پاسخ
بستن فرم