🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 روزگاریست که ازتو

(ثبت: 264761) آبان 1, 1402 

 

روزگاریست که از تو پر شده ایامم

دیدن روی تو میکند فقط آرامم

روزگاریست که از دیدن تو جان میگیرم

با نگاه بر گل روی تو توان میگیرم

روزگاریست که من محو تماشای توأم

عاشق غرق شدن در رخ زیبای توأم

با تو عمریست که من روز به شب بسپارم

تو که هستی همه جا لطف خدا را دارم

با تو من ترس ندارم چو مصیبت بارد

ز چه ترسد کس اگر چون تو عزیزی دارد

هرکجا رد تو پیداست خدا نزدیک است

هرکجا پا نگذاری چو شبی تاریک است

با تو در فصل خزان حس جوانی دارم

با تو حتی ز خدا نیز نشانی دارم

عشق تو لشکر غم را ز دلم میراند

دل دیوانه ی من قدر تو را میداند

چونکه تو پیش منی غم برود از یادم

چون اسیر توأم از بند دگر آزادم

بخدا جز تو کسی لایق احساسم نیست

هیچ فتانه ای باب دل حساسم نیست

روزگاریست که دنیای مرا پر کردی

من پی تو تو به دنبال خدا میگردی

روزگاریست که من به دیدنت خو کردم

من ز تاثیر کمالت به خدا رو کردم

هرکجا بودی و هستی دست حق همراهت

بشکند گردن هر کس که بود بدخواهت

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    آبان 1, 1402

    درود بر شما🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا