🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زمین خوردی ندارد هیچ کس حتی هوایت را
نشد محکم کنی در قلب مردم جای پایت را
به دریا تا زدی باران گرفت و موج غم آمد
بدون وِرد یا برعکس کوبیدی عصایت را
شفایی نیست حتی در دخیل مردمکهایش
خطا رفتی رها کن شعبه دارالشفایت را
به میل دل که نه در راه راضی کردن مردم
مسیر قبله ات کج شد و گم کردی خدایت را
برای مرگ احساست کسی اشکی نمیریزد
برای سورچی ها سرو کن شام عزایت را
نشسته باز در گل کشتیت بیچاره این تقدیر
به جای لعن و نفرینها عوض کن ناخدایت را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):