🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سایه مهر

(ثبت: 247265) اردیبهشت 5, 1401 
سایه مهر

 

تا نفس هست ، به غیر تو مرا یاری نیست
تا تو هستی دگرم با دگران کاری نیست

چشم مست تو ندانم چه شرابی نوشید
که چنین مستی آن در میِ خمّاری نیست

بی تو در خانه همه پنجره ها می گریند
زندگی در پس پستوی دل انگاری نیست

دیده ام شاد از آن بود که بودی در بر
دیده را بی تو دگر کار به جز زاری نیست

هر چه آوارِ غمی بود به سر آمده است
سایه ی مهر تو باشد غمِ آواری نیست

من اگر بد، تو ببخشای که عالم دانند
در گلستان محبت گلِ بی خاری نیست

بی تو شاید اثر از باز دَم و دَم باشد
لیک دل مرده و از زندگی آثاری نیست

«عشق می ورزم و» دانسته ام این غوغاگر
جز به شادی، پی اندوهی و آزاری نیست

دلِ بیمار به چشمانِ تو زنده است، مبر
گهران را، بجز آنم که پرستاری نیست

بداهه
4 اردیبهشت1401

 

 

 

 

نظرها 16 
  1. سارا رحیمی

    اردیبهشت 5, 1401

    درود بر استاد خراسانی
    غزلی زیبا خواندم از قلم نابتان

    من اگر بد، تو ببخشای که عالم دانند
    در گلستان محبت، گلِ بی خاری نیست
    عااالی بود استاد🌹🌹🌹
    مانا باشید

  2. طارق خراسانی

    اردیبهشت 5, 1401

    سلام دختر ادیب و شاعرم

    سپاس از حضور بسیار گرمت
    دست روی بیتی گذاشته اید که من خیلی دوسش دارم.

    در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  3. اردیبهشت 5, 1401

    درود بر عزیز گرانقدر جناب طارق خراسانی
    سروده ای بس زیبا بود لکن بر اساس فرمایش حضرتعالی بسبب فی البداهه بودن بزعم این درویش دو زمان حال و گذشته در هم ادغام گردیده است چنانچه عنایت شود بیت پنجم که از زمان حال سخن می‌گوید ناقض بیت ماقبل خود که بیانگر زمان گذشته میباشد گردیده است البته همانگونه که در قبل نیز بعرض رسید اینجانب نه بعنوان ناقد بلکه بجهت همفکری نظر خویش را ابراز میدارم و لذا با اجازه از سوی آن گرامی چند بیت را بصورت ذیل تقدیم میدارم بدیهیست که در فرصت مناسب چنانچه در غزل فوق نقیصه ای وجود داشته باشد آن ادیب گرانقدر آنرا بسلیقهٔ خود برطرف خواهند نمود

    چشمِ مستِ تو ندانم چه شرابی نوشید
    که چنین مستی آن در میِ خمّاری نیست
    بی تو شاید اثر از باز دَم و دَم باشد
    لیک دل مرده و از زندگی آثاری نیست
    مهرِ رخسارِ تو بحرِ غمِ دل را خُشکاند
    سایهٔ مهرِ تو باشد غمِ اداری نیست
    دردِ دل را نَبَرَد نزد طبیبان طارق
    کان دوایش چو تویی چشم به اغیار نیست

    سلامت و موفق باشید
    با احترام

    🌹🌹🌹🌹

    • طارق خراسانی

      اردیبهشت 6, 1401

      سلام و درود

      سپاس از حضور و ابیات زیبای تان خصوصا این دو بیت :

      چشمِ مستِ تو ندانم چه شرابی نوشید
      که چنین مستی آن در میِ خمّاری نیست
      بی تو شاید اثر از باز دَم و دَم باشد
      لیک دل مرده و از زندگی آثاری نیست

      در پناه خدا 🌿🙏👏🌹🌿

  4. هوشنگ زاهدی

    اردیبهشت 5, 1401

    غم ادباری نیست

  5. حسن نبی

    اردیبهشت 5, 1401

    من اگر بد، تو ببخشای که عالم دانند
    در گلستان محبت، گلِ بی خاری نیست

    درود بسیار زیبا و روان سرودید👌👌

    • طارق خراسانی

      اردیبهشت 6, 1401

      سلام و درود

      سپاس از حضور آن عزیز

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  6. علی معصومی

    اردیبهشت 6, 1401

    درود ها بر شما
    استاد جان

    🌿🌷🌿🌺🌿

    • طارق خراسانی

      اردیبهشت 6, 1401

      سلام و درود

      سپاس از حضور گرمتان

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  7. مدینه ترکاشوند

    اردیبهشت 6, 1401

    من اگر بد، تو ببخشای که عالم دانند
    در گلستان محبت، گلِ بی خاری نیست
    به به هزاران درود استادم عااالی دستمریزاد👏🏻👏🏻👏🏻🌹🌹🌹

    • طارق خراسانی

      اردیبهشت 6, 1401

      سلام بر خانم ترکاشوند گرامی
      سپاس از مهر حضورتان
      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  8. آرزو نوری

    اردیبهشت 7, 1401

    بی تو در خانه همه پنجره ها …. می گریند
    درودها استاد

    • طارق خراسانی

      اردیبهشت 7, 1401

      سلام بر خانم نوری عزیز

      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  9. حسن مصطفایی دهنوی

    اردیبهشت 8, 1401

    درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
    بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
    قلمتان نویسا
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  10. نسرین حسینی

    اردیبهشت 8, 1401

  11. نسرین حسینی

    اردیبهشت 8, 1401

    زیبا بود ودوست داشتنی درودها برشما استاد ارجمندم🌺🌺❤❤

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا