🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عشق جان

(ثبت: 237681) فروردین 12, 1400 

 

خـوب می دانم چـرا خـودکار می لرزد به خود
بنـد بنــدم بعـد از ایـن اقـرار می لرزد به خود
.
بعـدِ عمـــری تــا تــو‌ را دیـــدم دوبــاره قلبِ من
بــاز مثـــلِ اولـیــن دیـــدار می لرزد به خود
.
هفـت شهـر عشـق بی شـک در خمِ اَبروی توست
اخــم کردی و ببیــن عطـــار می لرزد به خود
.
عشق ویرانی سـت نامحرم چه می فهمد…چرا
عـاشـق از سـنــگیـنـیِ آوار می لرزد به خود!
.
گـــرچــه ســربــازی دلیــرم بی تو اما عشق جان
ایــن مـنِ تنها در ایــن پیکـــار می لرزد به خود
.
می روی چون پادشاهی که به ناحق رفت و من…
آه بـلـکـه کشـــــوری انگــــار می لرزد به خود
.
علیرضا آرین مهر

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. فریبا نوری

    فروردین 12, 1400

    هفـت شهـر عشـق بی شـک در خمِ اَبروی توست
    اخــم کردی و ببیــن عطـــار می لرزد به خود

    درودها

    🌹🌹🌹👏👏👏

  2. کبری محمدی

    فروردین 15, 1400

    هفـت شهـر عشـق بی شـک در خمِ اَبروی توست
    اخــم کردی و ببیــن عطـــار می لرزد به خود👏👏

    سلام
    غزل بسیار زیبایی را میهمان شدم
    باشیدو بسرایی به مهر
    🌹🌺🌹🌺🌹👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا