🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 غم عالم

(ثبت: 14096) بهمن 19, 1397 
غم عالم

از آن روزی که زهرا خورد سیلی
کنار گونه اش شد زرد و نیلی
علی در خانه ی خود گشت محصور
و از حق خودش گردید او دور
حسن شد شاهد توهین به مادر
و مادر ضربه دید در پشت آن در
دری که جبرئیل وحی یزدان
نمی شد بی اجازه وارد آن
نماند دیگر صراط مستقیمی
به عالم شد بپا درد عظیمی
شد ارکان هدایت سست و لرزان
خلایق بی هدایت گیج و حیران
از آن لحظه جهان در انتظارست
همیشه بی سکون و بی قرارست
نموده با خودش هر یار عهدی
که باشد منتظر در راه مهدی
بیاید آن شه و با تیغ بُراّ
بگیرد انتقام مادرش را
بیا مهدی و نور این جهان باش
و در هم کوب جمع دشمنان باش
بیا و انتقام  از ناکسان گیر
دل مادر بکن شاد ای یل شیر