🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 قدرِ زر زرگر شناسد

(ثبت: 270330) خرداد 24, 1403 
قدرِ زر زرگر شناسد

شعـــــر را در غرفه‌ٔ افـــــرادِ نالایق نریز

زیرِ دستِ داورِ بی دانــــش و منطق نریز

آدمِ خود باش و هــرگز طبقِ تعریفِ غلط

لفظ و معنـــا بر ترازِ ناشـــرِ فــاسق نریز

بی مخاطب نقطـه‌بازی کن ولی، امّا، ولی

خطِّ خودکارت به‌کامِ کودنِ ســــارق نریز

محضِ خنده پایِ دفتر دردِ دل را کِش بده

لقمــــهٔ آماده رویِ میـــــزِ اهلِ نق نریز

چایِ منظوم و سپیـــدِ استخوان‌‌دارت اگر

دَم کشیده جــز برایِ مشفق و عاشق نریز

از رباعی تا غزل، حلوایِ تر، شیــرین‌عسل

واژه در گوشِ کرِ آیینـــــــه‌‌هایِ دق نریز

با توأم ماننــــــدِ دریا اشتراکِ دُرِّ اشک

جـز درونـت، انـدرونِ دامنِ قــــایق نریز

ـــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضا لاهیجی
ساکوتی. هند. دهلی‌نو
ـــــــــــــــــــــــ

 

نظرها
  1. صفا یغمایی

    خرداد 24, 1403

    درودتان استاد
    ای والله
    بسیارزیباست وقابل احترام
    شیوا ودارای پیامی زیبا
    دستمریزادجناب لاهیجی
    🌺🌺🌺

  2. درود استاد بزگوارم جناب لاهیجی عزیز
    شعرتان چقدر زیباست بیش ازچندبار خواندم
    خوشحالم که شما را اینجا بازیافتم و دوباره سعادت خواندن اشعار زیبایی شما را یافتم..

  3. سیدمحمدرضا لاهيجی

    خرداد 29, 1403

    تبریک به نقد شکلِ خودسر دادی

    بر شعر گرایِ تازه‌ دیگر دادی

    با عرضِ عروضِ غلط و طولِ زبان

    خود را به همه نشان کلانتر دادی

    ـــــــــــــــــــــــ
    سیدمحمدرضا لاهیجی
    ساکوتی. هند. دهلی‌نو
    ـــــــــــــــــــــــ

  4. وقتی عزیزی را پس از مدتی غیبت ملاقات می‌کنیم کلمات ردّوبدل‌شده اهمیتی ندارند، آنچه مهم است صدای اوست که ما را از حضورش مطمئن می‌سازد. آگاهی از حضور خداوند موجب تسلّی خاطر نمی‌شود، از تلخیِ نامطبوعِ محنت نمی‌کاهد، آسیب روح را نیز درمان نمی‌کند، اما آنچه به قطع و یقین می‌دانیم این است که جوهر این تلخی و آسیبْ عشق پروردگار است به ما، کاش می‌توانستم از سر شکرگزاری شاهدی بر این حقیقت باشم!

    اگر در عشق پایداری کنیم، روح در محنتش به جایی می‌رسد که بی‌اختیار فریاد می‌کند «الهی چرا رهایم کرده‌ای؟» آنگاه درمی‌یابیم شادی یعنی حلاوت تماس با عشق پروردگار و محنتْ جراحت ناشی از همین تماس است در حالت دردناک آن، و آنچه مهم است خودِ تماس است نه نحوه‌ٔ آن»

    در انتظار خدا
    سیمون وی
    ترجمه بهزاد حسین‌زاده
    صفحه ۱۱۴
    نشر نی صفحه ۱۴۰۳