🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی

(ثبت: 244031) دی 11, 1400 
قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی

مخمس با تضمین از غزلِ زیبای خانم “غزل آرامش”

طناب دار با غوغاگرِ فریاد، می رقصد
قلم خوابش نخواهد بُرد، ای اسـتاد، می رقصد
به یادت تا سحر، اشکم که با اوراد می رقصد

نسیمِ صبح، روی شاخه ی شمشاد می رقصد…
به یادت باز قلبم در تپش افتاد…، می رقصد…

قلم در کوچه باغ دفترم رقصیده با آهی
قلم هم عاقبت آن شد که میگفتی و می خواهی
قلم بارانی است امشب، چه طوفانی که در راهی

قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی
میان صـفحه های دفترم آزاد…، می رقصد…

نشسته روی موجِ ذهنِ آرامی و ناپیدا
نگاهم بر سـپیداری که با بادی ست در نجوا
زعمرم گفته بودی وَه تماشایی ست در اینجا

به بومِ سبزِ احساسم…، کشیدم طرحِ عمرم را :
سپیداری میان دست های باد…، می رقصد…

نرقصم درفضای گیسوانت؟ کارِ خوبی نیست؟
که دیدم حرفِ غم هم جزطناب وپاره چوبی نیست
به عقلِ در لَجَن خفته که عشقِ لای روبی نیست

اگر زندان دنیا جای رقص و پایکوبی نیست…
چرا ماهی میان تورِ یک صیاد می رقصد؟!

پریشان دیده ام بر شانه ها یارب چه موها را
رها کردم خدا را با ستمگر…، گفتگو ها را
خطوط سبز و آبی را، غم آئین ها، دو رو ها را

از آن شب که دلم آواز ترکِ آرزو ها را
میانِ آسمانِ عاشقی سرداد…، می رقصد…

چرا در بند باید بود…؟ و آخر تا کجا… آیا
به بندی برده آخر از چه؟ دستِ خویش را، یا پا
دلم این رَه نوردِ نا کجا آباد…، تا هر جا

رها از بندهای تا کجا؟…آیا…؟…چرا ؟.اما…
به سازِ دلنشـینِ “هر چه باداباد” می رقصد…

تو را می خوانَد این دل نازنینم، هم زبان وقتی
که سرد است ازغمِ ایام وغمگین، ناتوان، وقتی
دلم یادِ تو را آرَد به تابستان و آن وقتی

تو را حس می کند هنگامه ی خرما پزان؛ وقتی
عطش بر خاک، ظهرِ نیمه ی مُرداد، می رقصد…

بزن سر را، بزن با بوسه ی تدبیر، وقتی عشق
حسابِ سر مرا آورده با شمشـیر وقتی عشق
بگوید شب ز خون تو شود زنجیر وقتی عشق

چرا پروا کنم از ضربه ی تقدیر؟ وقتی عشق
هنوز انگار…، روی تیشه ی فرهاد می رقصد…

یقین دارم تو می آیی…، سرَم تاوانِ دیدارت
شهیدانی دگر دیدم…، در آن دورانِ دیدارت
بیا از غم برون آور…، جوانمردانِ دیدارت

پُرم از اشتیاقِ گرمی تابان دیدارت
تمام هستی ام تا لحظه ی میعاد، مى رقصد…

7 اردیبهشت 1393 طارق خراسانی

 

 

نظرها 21 
  1. علی معصومی

    دی 11, 1400

    🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
    درود ها حضرت استاد
    جناب خراسانی نازنین
    زیباست های سروده شما

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام حضرت معصومی عزیر

      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا….. 🙏🌹🙏

  2. فریبا نوری

    دی 11, 1400

    قلم در کوچه باغ دفترم رقصیده با آهی
    قلم هم عاقبت آن شد که میگفتی و می خواهی
    قلم بارانی است امشب، چه طوفانی که در راهی

    قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی
    میان صـفحه های دفترم آزاد…، می رقصد…

    درودها 🌷🍃🌷

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام بر سرکار خانم نوری گرامی

      سپاس از مهر نگاهتان

      در پناه خدا سلامت و موفق باشید 🌿🙏🌹🌿

  3. مریم محبوب

    دی 11, 1400

    🌺🌸🌺🌸🌺🌸

    درودها استاد ادیب و اندیشمند

    تو را حس می کند هنگامه ی خرما پزان؛ وقتی
    عطش بر خاک، ظهرِ نیمه ی مُرداد، می رقصد…

    💐💐💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام ودرود بر فرزانه ی شعر و ادب
      سرکار خانم مریم محبوب

      سپاس از حضور بسیار گرمتان

      در پناه خدا شاد زی 🌿🙏🌹🌿

  4. صفا یغمایی

    دی 11, 1400

    یقین دارم که می ایی سرم تاوان دیدارت
    شهیدانی دگر(بینم) در ان دوران دیدارت
    بیا ازغم برون اور جوانمردان دیدارت …….

    زیبا بود جناب خراسانی عزیز
    پاینده باشید
    🌹🌹🌹

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام و درود بر جناب یغمایی

      سپاس از حضور گرم و ویرایش حضرتعالی

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🙏🌿

  5. خسرو فیضی

    دی 11, 1400

    . درودها نثارتان 🌺
    . اساتید همه جمع هستند و تشویق ها از هر سو!! و من در کوچه و پس کوچه های گلواژه گان رقصنده چونان کودکی گُم گشته آواره !!! چه ها باید که بنویسم ؟؟
    . استاد گران اندیش و شاعر ادیب میدانیم که کلمات زیبا را نمی یابم تا جمله ای زیباتر برای تحسین بنویسم !! فقط این را میدانم که مهربانی و محبت جز از قلم سِرآمیز استاد سر چشمه دیگر ندارد
    . گل خنده ها از روی ماهتان کم نشود 🌺🌿🌹🌿🌺

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام خسرو جان

      سپاس از حضور همیشه گرمت
      جان منی ❤️

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  6. سلام و درود استاد گرانقدرم
    اگر زندان دنیا جای رقص و پایکوبی نیست
    چرا ماهی میانِ تورِ یک صیاد می‌رقصد؟!
    بسیار زیبا

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام و درود

      سپاس از مهر نگاهتون

      در پناه خدا🌿🙏🌹🌿

  7. سلام استاد عزیز
    یک پیشنهاد
    البته جسارتا
    به تجربه شخصی برای بنده ثابت شده که سرودن مسمط ها بر پایه شعر دیگران محدودیت هایی هم داره
    ولی مسمطی که صفر تاصد مال خودمون باشه بسیار دست بازتری به ما می ده و مصرع آخر رو خود به خود انفجاری تر می کنه.
    در مقام شاگردی دوست دارم از شما استاد شیرین زبان مسمط هایی از خودتون ببینم
    🌺🌺🌺🌺🌺

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام و درود بر عزیز جانم
      جناب علیخانی

      متاسفانه تتها بر یک غزل کوتاه خود مسمطی دارم
      تضمین شعر قوی شاعری آن هم بصورت مخمس دو چیز خوب در بر دارد
      اول سرمشق گرفتن و نزدیک کردن زبان شعر خود با زبان شعر مرجع دوم دستمریزادی به شاعر است.
      سال ها پیش تصمیم گرفتم حدود 30 مخمس داشته باشم و به هدفم رسیدم.
      و حال کمتر به این موضوع می پردازم.
      سپاس ار مهر حضور آن عزیز

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  8. پرم از این اشتیاق

    سلام و درود و ارادت ❤️🙏

    • طارق خراسانی

      دی 11, 1400

      سلام و درود

      شعله اشتیاق درسیته ات هماره روشن باد

      سپاس از مهر نگاهت

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  9. سلام ودرود بر استاد والاگوهرم
    ماشالله به این قلم زیبا
    به احترام ایستاده خواندم،دستمریزاد
    الهی که همیشه سلامت وتندرست باشند استاد خوب ما،وهمیشه زیبا بسرایند،ولذت ببریم👏🏻👏🏻🍀💐🌸

    • طارق خراسانی

      دی 12, 1400

      سلام مهربانوی گرامی

      سپاس از نگاه گرمتان به این اثر

      در پناه خدا🌿🙏🌹🌿

  10. وقتی عشق
    هنوز انگار…، روی تیشه ی فرهاد می رقصد

    درودتان جناب خراسانی عزیز درودتان
    برقرار باشید بزرگوارم

    • طارق خراسانی

      دی 12, 1400

      سلام و درود

      حضورتان مایه افتخار است

      سپاس از نگاه سبزتان

      در پناه خدا شاد زی 🌿🙏🌹🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا