🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مخمس با تضمین از غزلِ زیبای خانم “غزل آرامش”
طناب دار با غوغاگرِ فریاد، می رقصد
قلم خوابش نخواهد بُرد، ای اسـتاد، می رقصد
به یادت تا سحر، اشکم که با اوراد می رقصد
نسیمِ صبح، روی شاخه ی شمشاد می رقصد…
به یادت باز قلبم در تپش افتاد…، می رقصد…
قلم در کوچه باغ دفترم رقصیده با آهی
قلم هم عاقبت آن شد که میگفتی و می خواهی
قلم بارانی است امشب، چه طوفانی که در راهی
قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی
میان صـفحه های دفترم آزاد…، می رقصد…
نشسته روی موجِ ذهنِ آرامی و ناپیدا
نگاهم بر سـپیداری که با بادی ست در نجوا
زعمرم گفته بودی وَه تماشایی ست در اینجا
به بومِ سبزِ احساسم…، کشیدم طرحِ عمرم را :
سپیداری میان دست های باد…، می رقصد…
نرقصم درفضای گیسوانت؟ کارِ خوبی نیست؟
که دیدم حرفِ غم هم جزطناب وپاره چوبی نیست
به عقلِ در لَجَن خفته که عشقِ لای روبی نیست
اگر زندان دنیا جای رقص و پایکوبی نیست…
چرا ماهی میان تورِ یک صیاد می رقصد؟!
پریشان دیده ام بر شانه ها یارب چه موها را
رها کردم خدا را با ستمگر…، گفتگو ها را
خطوط سبز و آبی را، غم آئین ها، دو رو ها را
از آن شب که دلم آواز ترکِ آرزو ها را
میانِ آسمانِ عاشقی سرداد…، می رقصد…
چرا در بند باید بود…؟ و آخر تا کجا… آیا
به بندی برده آخر از چه؟ دستِ خویش را، یا پا
دلم این رَه نوردِ نا کجا آباد…، تا هر جا
رها از بندهای تا کجا؟…آیا…؟…چرا ؟.اما…
به سازِ دلنشـینِ “هر چه باداباد” می رقصد…
تو را می خوانَد این دل نازنینم، هم زبان وقتی
که سرد است ازغمِ ایام وغمگین، ناتوان، وقتی
دلم یادِ تو را آرَد به تابستان و آن وقتی
تو را حس می کند هنگامه ی خرما پزان؛ وقتی
عطش بر خاک، ظهرِ نیمه ی مُرداد، می رقصد…
بزن سر را، بزن با بوسه ی تدبیر، وقتی عشق
حسابِ سر مرا آورده با شمشـیر وقتی عشق
بگوید شب ز خون تو شود زنجیر وقتی عشق
چرا پروا کنم از ضربه ی تقدیر؟ وقتی عشق
هنوز انگار…، روی تیشه ی فرهاد می رقصد…
یقین دارم تو می آیی…، سرَم تاوانِ دیدارت
شهیدانی دگر دیدم…، در آن دورانِ دیدارت
بیا از غم برون آور…، جوانمردانِ دیدارت
پُرم از اشتیاقِ گرمی تابان دیدارت
تمام هستی ام تا لحظه ی میعاد، مى رقصد…
7 اردیبهشت 1393 طارق خراسانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):
دی 11, 1400
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
درود ها حضرت استاد
جناب خراسانی نازنین
زیباست های سروده شما
پاسخ
دی 11, 1400
سلام حضرت معصومی عزیر
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا….. 🙏🌹🙏
پاسخ
دی 11, 1400
قلم در کوچه باغ دفترم رقصیده با آهی
قلم هم عاقبت آن شد که میگفتی و می خواهی
قلم بارانی است امشب، چه طوفانی که در راهی
قلم ” هوُ ” می کشد تا اوجِ حسِّ ناخود آگاهی
میان صـفحه های دفترم آزاد…، می رقصد…
درودها 🌷🍃🌷
پاسخ
دی 11, 1400
سلام بر سرکار خانم نوری گرامی
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا سلامت و موفق باشید 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 11, 1400
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
درودها استاد ادیب و اندیشمند
تو را حس می کند هنگامه ی خرما پزان؛ وقتی
عطش بر خاک، ظهرِ نیمه ی مُرداد، می رقصد…
💐💐💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
پاسخ
دی 11, 1400
سلام ودرود بر فرزانه ی شعر و ادب
سرکار خانم مریم محبوب
سپاس از حضور بسیار گرمتان
در پناه خدا شاد زی 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 11, 1400
یقین دارم که می ایی سرم تاوان دیدارت
شهیدانی دگر(بینم) در ان دوران دیدارت
بیا ازغم برون اور جوانمردان دیدارت …….
زیبا بود جناب خراسانی عزیز
پاینده باشید
🌹🌹🌹
پاسخ
دی 11, 1400
سلام و درود بر جناب یغمایی
سپاس از حضور گرم و ویرایش حضرتعالی
در پناه خدا 🌿🙏🌹🙏🌿
پاسخ
دی 11, 1400
. درودها نثارتان 🌺
. اساتید همه جمع هستند و تشویق ها از هر سو!! و من در کوچه و پس کوچه های گلواژه گان رقصنده چونان کودکی گُم گشته آواره !!! چه ها باید که بنویسم ؟؟
. استاد گران اندیش و شاعر ادیب میدانیم که کلمات زیبا را نمی یابم تا جمله ای زیباتر برای تحسین بنویسم !! فقط این را میدانم که مهربانی و محبت جز از قلم سِرآمیز استاد سر چشمه دیگر ندارد
. گل خنده ها از روی ماهتان کم نشود 🌺🌿🌹🌿🌺
پاسخ
دی 11, 1400
سلام خسرو جان
سپاس از حضور همیشه گرمت
جان منی ❤️
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 11, 1400
سلام و درود استاد گرانقدرم
اگر زندان دنیا جای رقص و پایکوبی نیست
چرا ماهی میانِ تورِ یک صیاد میرقصد؟!
بسیار زیبا
پاسخ
دی 11, 1400
سلام و درود
سپاس از مهر نگاهتون
در پناه خدا🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 11, 1400
سلام استاد عزیز
یک پیشنهاد
البته جسارتا
به تجربه شخصی برای بنده ثابت شده که سرودن مسمط ها بر پایه شعر دیگران محدودیت هایی هم داره
ولی مسمطی که صفر تاصد مال خودمون باشه بسیار دست بازتری به ما می ده و مصرع آخر رو خود به خود انفجاری تر می کنه.
در مقام شاگردی دوست دارم از شما استاد شیرین زبان مسمط هایی از خودتون ببینم
🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
دی 11, 1400
سلام و درود بر عزیز جانم
جناب علیخانی
متاسفانه تتها بر یک غزل کوتاه خود مسمطی دارم
تضمین شعر قوی شاعری آن هم بصورت مخمس دو چیز خوب در بر دارد
اول سرمشق گرفتن و نزدیک کردن زبان شعر خود با زبان شعر مرجع دوم دستمریزادی به شاعر است.
سال ها پیش تصمیم گرفتم حدود 30 مخمس داشته باشم و به هدفم رسیدم.
و حال کمتر به این موضوع می پردازم.
سپاس ار مهر حضور آن عزیز
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 11, 1400
سلام استادجان
می فهمم
ان شاءالله سلامت باشید🌺
پاسخ
دی 11, 1400
پرم از این اشتیاق
سلام و درود و ارادت ❤️🙏
پاسخ
دی 11, 1400
سلام و درود
شعله اشتیاق درسیته ات هماره روشن باد
سپاس از مهر نگاهت
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 12, 1400
سلام ودرود بر استاد والاگوهرم
ماشالله به این قلم زیبا
به احترام ایستاده خواندم،دستمریزاد
الهی که همیشه سلامت وتندرست باشند استاد خوب ما،وهمیشه زیبا بسرایند،ولذت ببریم👏🏻👏🏻🍀💐🌸
پاسخ
دی 12, 1400
سلام مهربانوی گرامی
سپاس از نگاه گرمتان به این اثر
در پناه خدا🌿🙏🌹🌿
پاسخ
دی 12, 1400
وقتی عشق
هنوز انگار…، روی تیشه ی فرهاد می رقصد
درودتان جناب خراسانی عزیز درودتان
برقرار باشید بزرگوارم
پاسخ
دی 12, 1400
سلام و درود
حضورتان مایه افتخار است
سپاس از نگاه سبزتان
در پناه خدا شاد زی 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
بستن فرم