🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لبخند سرخ

(ثبت: 239818) خرداد 23, 1400 
لبخند سرخ

 

گلوله ای وسط ره نوردها گم بود
صداش در تَپش بالگردها گم بود

صدای تیر شبیه شعار معترضین
میان عربده‌ی خون‌نوردها گم بود

به سرنوشت غریبش -به مرگ- زُل زده بود
زنی که در ترورِ هم‌نبردها گم بود

و خونِ گرم ندا زیر چرخ ماشین ها
میان کشمکش زوج و فردها گم بود

ندا نترس! بمان! من معلمت هستم
ندا!…ندا! _و صدا بین مردها گم بود_

فشار درد به حدی رسیده بود آن روز
که درد رهگذران بین دردها گم بود

در آن میانه کسی هم شعار می‌چسباند
و در محاصره‌ی ریز‌گردها گم بود

کمی عقب تر از آن رهنورد ما می رفت
که در مواجهه با رویکردها گم بود

خوانش توسط “لیلا صالح”

 

 

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 23, 1400

    سلام لیلای عزیزم

    هرگز مدیون هیچ کس نخواهی بود
    زیرا محبت ها را جبران کرده ای
    قلمت را دوست. دارم و می بوسمش
    قلمی که ششداتگ مال خودت است.

    در پتاه خدا……… 🌿👏👏👏👏👏👏👏👌🌹🌿

  2. نسرین حسینی

    خرداد 23, 1400

    لیلای عزیز بسیار زیبا بود درودها نازنینم
    قلمت نویسا🍃🌺🍃❤❤

  3. حسین شیرکوند

    خرداد 24, 1400

    🌺🌻🌹🌷🌸💐🌻

  4. سعید فلاحی

    خرداد 25, 1400

    درود بی پایان مهربانو صالحی

    👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌷

    دکلمه ی زیبایتان عالی بود

  5. با سلام وارادت
    شاعر بزرگوار
    درودفراوان برشما

    🌺🌺🌺🌸🌺🌺🌺

  6. اسماعيل خانه گير

    آبان 29, 1401

    درود عالی بود عزیزم

  7. اسماعيل خانه گير

    آبان 29, 1401

    درود عالی بود عزیزم

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا