🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دین فروشان , تا به کی اندیشه کج ؟
دیدتان کج , راهتان گردیده کج
تا کجا نیرنگ و ظاهر ساختن ؟
تا کجا تزویر و آئین باختن ؟
از چه رو مدهوش دنیا گشته اید ؟
از چه رو مفهوم دین را کشته اید ؟
تا به کی حق را به آتش سوختن ؟
تا به کی لبهای حقگو دوختن ؟
تا به کی مال یتیمان سوختن ؟
تا به کی محروم و مظلوم کوفتن ؟
حزب هاتان حزب الله , نیست نیست
مجلس آرائی بدور از فسق نیست
هرچه از بیت خدا برداشتید
دشنه ای شد بر گلو بگذاشتید
تا به سقف , انبارها را از حرام پُر کرده اید
سفره هاتان را پُر از زهر هلاهل کرده اید
باندبازی هایتان هرگز خط پایان نداشت
عاقبت مرگ آمد و داغی به دلهاتان گذاشت
البسه هاتان همه تلبیس حق گردیده است
در دل هر حجره ای مهر و صفا خشکیده است
عاقبت آه یتیمان می ستاند جانتان
آتش دوزخ بسوزاند همه اموالتان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
شهریور 26, 1401
🌻🌷🌸🌻🌷🌸🌻
پاسخ
شهریور 26, 1401
تا به کی حق را به آتش سوختن ؟
تا به کی لبهای حقگو دوختن ؟
درودها جناب مروج همدانی گرانقدر
🌷🌷🌷
پاسخ
شهریور 26, 1401
درود بر شما
چه زیبا از معضلات نام برده اید
💐💐💐👏👏👏
پاسخ
بستن فرم