🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جغرافیای من
–چشمان توست؛
سرچشمهی کرانهیی گمنامِ رودها
کرانهی تمامیی دریاها!
وَ من،،،
کویری خشک
دلبستهی نسیمِ نگاهت؛
چشمان روشنی که
نه لندن،
نه کازابلانکا با خودش دارد
این طُرفه در نجابتِ توست
که سرزمینم را میتابد
چشمِ تو اوجیست
مانندِ اورست…
زیباتر از تمامِ کشمیر!
و تلخ مثلِ افغانستان
چیزی نظیر شعرِ کردستان!
–آه!
در بابِ فتح تو
چه مردانی
جان سپردند!
ردِّ تو،
یورتمهی اسبها
جغرافیای چشمِ تو،،،
پلنگکُش است، آی!
شبهای شب
در امتداد چشمانت
عبور میکنم تا
مدیترانه.
و گم میشوم در
— مالدیو
میمیرم در
– لایزپیگ!
کاش راهی داشتم؛
از این حریمِ مقدس
تا میقات!
و کاش میشد،
می شد،
می شد،
نفس کشید و،
–نمُرد!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
دی 24, 1399
درود بر شما شاعر گرانبها
رقص قلمتان ستودنیست لذت بردم
🌻🍁🌻🍁🌼
پاسخ
دی 26, 1399
درودتان مهربانو
سپاسگزارم
پاسخ
بستن فرم