🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مسیر عطر گندمزار
به یلدا می سپارم رقص گیسوی سیاهت را
به صحرا می فشانم ململ مهر گیاهت را
به زیر آسمان شهر بی پایانی از اختر
دمی ویرانه می گردم سکوت نور ماهت را
نمی جویم به غیر از بامدادانیکه می فهمد
مسیر عطر گندمزار خورشید پگاهت را
بامیدی که می ریزی شبانگاهی به شریانم
شراب گوشه ی چشم و نگاه گاه گاهت را
عبور رگ رگی از چشمه سار نور می سازم
تمام پیکری جا مانده در بند گناهت را
نمی دانی که عمرم در تمنایت چسان طی شد
چرا افتاده ام از پای خود این نیمه راهت را
بگیر آنگونه در دستت مهار سرنوشتم را
که مشتاقانه پی گیرد مسیر راه و چاهت را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
دی 3, 1400
بگیر آنگونه در دستت مهار سرنوشتم را
که مشتاقانه پی گیرد مسیر راه و چاهت را
بسیار زیبا!
زنده باد شاعر!
پاسخ
دی 2, 1400
سلام و درود
بسیار زیباست
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
دی 2, 1400
نمی دانی که عمرم در تمنایت چسان طی شد……
درود جناب معصومی
بنده از تمام غزل لذت بردم مخصوصا این مصرع
موفق باشیداستاد
پاسخ
دی 2, 1400
درودد بر شما
زیباست
قلمتان سبز🌹
پاسخ
دی 2, 1400
. درودهایم نثارتان باد 🌺
. زیباست خرامش کلک تان چون
. باد و رقص نازک شاخه های بید
. گلواژه گان مهرو شعر و عشق
. استاد گرانمهر مانند همیشه اندیشه گوهر بارتان
. همره قلم توانایی غزلی ناب ترسیم کرده
. در پناه ایزد یکتا باشید 🌺🌿🌹🌿🌺
پاسخ
دی 2, 1400
سلام ودرود بسیار بسیار زیبا
قلمتان نویسا استاد
🌸🌼🌺
پاسخ
دی 2, 1400
نمی جویم به غیر از بامدادانیکه می فهمد
مسیر عطر گندمزار خورشید پگاهت را
درودها استاد معصومی گرانقدر
🌷🌿🌷🌿🌷
پاسخ
بستن فرم