🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تا تو رفتی همه جا سیل ِ خزان جاری شد
روز ها شب شد و شب عامل ِ بیماری شد
شوق ِ دیدار تو در سینه ی من می جوشید
هر نفس در نفسم زخم ِ جگر خواری شد
بی تو بودن همه جا بوی زمستان می داد
زندگی پر ز غم و درد و گرفتاری شد
واژه ها بر لب ِ من بوی زمستان می داد
رنگ و رخسار ِ غزل مرثیه شد زاری شد
آسمان تنگ و زمین در دل ِ طوفان زخمی
عاشقی منع و طرب جٌرم و بزه کاری شد
درد ِ بیگانه شدن در وطنم پیرم کرد
دل بسودای شفا ، غزق ِ پرستاری شد
مرغ ِ طوفان زده ای در گذر ِ افلاکم
بانگ ِ انا الحق ِ من ضامن ِ هٌشیاری شد
آن چنان مهر ِ تو در جان ِ طلا جا دارد
با همه خون جگری مطلع ِ بیداری شد
طلعت خیاط پیشه
طلای کرمانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (12):
آذر 22, 1401
درود بر شما استاد گرامی بانو طلای کرمانی
زیبا ست
از اثر فاخرتان بهره مند شدم
زنده باشید به مهر
💐🙏🙏🙏👏👏👏👏👏👏🌹🌺
پاسخ
آذر 23, 1401
جناب دکتر مهدی پور ارجمند
از حضور پرمهرتان ممنونم
💐💐💐🌿
پاسخ
آذر 22, 1401
درود بر ایران بانو طلعت پیشه ارجمند🌾🌿☘️🌱
بسیار زیبا،پر مغز،دلکش،قلمتان هماره نویسا🌾🌹👏
پاسخ
آذر 23, 1401
جناب مسعود مدهوش
از لطف شما سپاسگزارم
خوشحالم که مورد توجه شما قرار گرفته
💐💐💐💐🌿
پاسخ
آذر 22, 1401
سلام بر طلعت عشق
غزلی به غایت زیباست
لذت بردم مرغ ِ طوفان زده ای در گذر ِ افلاکم
این اَناالحق زدنم، باعث هٌشیاری شد
در پناه خدا 🌿❤️👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
آذر 23, 1401
استاد طارق ارجمند از حضور پرمهرتان سپاسگزارم
🌺🌺🌺🌿
پاسخ
آذر 22, 1401
درودها بانو بسیاردلکش وزیبا بود.
” مرغ طوفان زدهای در گذرافلاکم
که انالحق زدنم ضامن هشیاری شد”
جسارت بنده را ببخشید.
موفق و شیرین بیان باشید.
🌺🌺🌺
پاسخ
آذر 23, 1401
جناب صفا یغمایی ارجمند
از حضور گرم شما و توجه خاص به آن سپاسگزارم.
در پناه خدا پاینده باشید
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آذر 22, 1401
درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام
سرکارخانم خیاط پیشه دستمریزاد عزیز
غزلی زیبا و دردمندانه و چندلایه است و هر هر عزیزی
متناسب با پیش داشت های خود نوعی همزاد پنداری می کند
🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
آذر 23, 1401
استاد جمعی ارجمند
از حضور گرم ِ شما ممنونم
🌺🌺🌺🌺
پاسخ
آذر 22, 1401
و امیدوارم این طلا هرگز از رونق نیفتد . بی شک اکسیر عشق در مس شما آمیخته که طلا شده اید . به قول سعدی :
گویند رخ سرخ تو سعدی چه زرد کرد ؟
اکسیر عشق در مسم آمیخت ، زر شدم
پاسخ
آذر 23, 1401
جناب مهرداد مانا
از جضور پر مهرتان ممنونم
در پناه خدا پاینده باشید
💐💐💐💐🌿🍃
پاسخ
آذر 23, 1401
درود بر شما بسیار لذت بردم مرحبا👌👌👌👌🌹
پاسخ
آذر 23, 1401
جناب افشار نادری ارجمند
از لطف شما ممنونم
💐💐💐🌿
پاسخ
آذر 24, 1401
درود بیکران استاد بانو
بسیار زیبا و دلنشین و ژرف می سرایید
قلمتان سبز ،اندیشه والای شما زلال ابدی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آذر 24, 1401
روز ها شب شد و شب عامل ِ بیماری شد
درودها بر ادیب بانوی پاک
و چقدر حال این روزها همین است که فرمودید انگار مثل ویروسی موذی به جان آدمی می افتد و آنقدر سیستم ایمنی بدن را ضعیف و مختل می سازد که بی اختیار به گریه وا می دارد و حس بی قراری و پوچی آنقدر کلافه می کند که شب موقع خواب ، استراحت را از جانت می گیرد راه نفس ات را می بندد تا جان را بگیرد البته دور از جان شما و همه ، این روزهای من همین است و این مصرع شعرتان را به این خاطر در ابتدای کامنت آوردم البته که تمام شعر زیبا بود مانند همه ی آثار شما بزرگوار شعرپاک
پیروز و برقرار باشید به مهر
پاسخ
آذر 25, 1401
درود گرامی
بسیار عالی
💐👏
پاسخ
آذر 27, 1401
اثری خواندم از دوران ادبیات مشروطه … از آن دوران از لحاظ ساختار و ریتم و فضا عرض می کنم . بسیار زیبا بود و آموزنده و جان دار و مستحکم… درود بر شما
پاسخ
بستن فرم