🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مهاباد، شهری میان ماه و مِه

(ثبت: 223424) اسفند 14, 1398 
مهاباد، شهری میان ماه و مِه

 

از رویش سبز دشت، سپیده دمِ تنیده‏ ی اندیشه می‏ آید.
با بوی تُرد کلانه و پنجه ‎کش.
مهاباد، ترانه‏ ی سبزی می‎خواند،
در چشم های بیدارِ مادرانِ همیشه‌ امید.
در گل‌های قرمز قالیچه‏ ای خشتی.
مهاباد، همیشه سبز است،
در نگاهِ معصومِ دخترانِ همیشه بهار،
در پهندشتِ روشنِ انتظار.
مادر، قالیچه می بافد در میانِ ماه و مِه، بلند و والا، همچون شولایِ شب،
و طنین آرامِ تارو پودِ عشق،
می تپد در جینگ جینگِ النگوهای دختری از جوهرِ شب.
دست هایی مهربان،
برای تو،
به یاد تو،
و به عشقِ تو
پدر را همین نگاه بس است، جلیقه بر تن، با موهایِ ژولیده‌ای که نوازش می‏ خواهند،
و رو به شرقی ترین خیالِ فراموشی ‎اند، در حصار شب.
دستهایی از جنسِ مهربانی،
دستهایِ تو،
و به عشقِ تو.
از بافت فرسوده‌ی شهر، بوی خنک پاییز می‏ آید، با برگ ریزانِ ریزِ باران،
و پدر، مردِ همیشه بیدارِ خانه، نان به دست،
با بوی تُرد کلانه و پنجه‎ کش، مسرور.
لهجه ‏یِ زیبایش، اصالتِ سبزی را متکلم است،
در بحبوحه ی باران‌های تُردِ دشت.
و هوا،
هوا، به جذاب ‏ترین درجه‎ یِ جغرافیایی، متمایل است،
در دامنه‏ یِ رشته‎ کوه‎هایِ مِه گرفته، شبیهِ صدای خاطره‌ ای خشتی،
که در حریرِ دستانش می پیچد. دستانِ پر از مهرِ پدر.
مادر می‏ بافد، تار و پودی از جنسِ ابریشم.
ابریشمِ موهای دختری آزاد، و رقص دختری در واژه واژه ی‏ شعرِ زیستن.
دختران، زیبا می‏ شوند، وقتی می‎رقصند در جینگ جینگِ النگوهایشان.
و زلفکان شبرنگشان در طعمِ خیالِ قالیچه، نمایان. خشتی از آرزو می‌ بافند.
حُجره‎های پیرامون، دوامِ عشق دارد، در کُنجِ دِنجِ هر دلِ گرمی، آواز خدا.
و شب‌های شهر در گنبدهای فیروزه ‏ای و ستون‎های سنگی،
بوی مطبوعِ زندگی می ‏دهند.
مهاباد، همچنان همیشه سبز است،
و زندگی، و زندگی، زیباترین علت هر روزِ آغاز،
در جینگ جینگ النگوهای دخترانِ نان،
بوی شکرگزاری می دهد.
بوی رستاخیز، بویِ تُرد خدا.

#معصومه_محمدی_سیف

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. امیر جلالی

    اسفند 14, 1398

    این اثر شبیه یک تابلو نبود…یک کتاب بود از آنچه که دوست می داشتید. صفحه های آن در ذهن خواننده پی در پی ورق می خوردند و مجال تامل به خواننده نمی دادند. گویی باد ورق می زند این کتاب را ، پر از منظره بود و باور و عادت و اعتقاد…
    زیبا بود و درود بر شما

    • معصومه محمدی سیف

      اسفند 14, 1398

      ممنونم از شما دوست بسیار خوبم که همواره محبت دارید، نوشته های حقیر را مطالعه می فرمایید و نظر ارزشمندتان را بیان می فرمایید.
      زیبانگاهید.
      سپاسمند مهرتانم بزرگوار
      🌺🌺🌺

  2. محمدعلی رضاپور

    اسفند 14, 1398

    آباد باد! شهر مهاباد، یاد باد!
    آن مردم صمیمی دلشاد، یاد باد!
    🌹🌹🌹

    • معصومه محمدی سیف

      اسفند 14, 1398

      ممنونم از نگاه زیبا و حضور ارزشمند شما دوست نازنینم
      🌺🌺🌺

  3. علی معصومی

    اسفند 15, 1398

    درود ها بانو
    زیبا سروده اید
    آفرین
    ….
    جایی که ماه
    آبادش کرده باشد
    حتما آسمان پر ستاره ای دارد
    بهار مبارک باد
    مهاباد نشینان را
    🌺🌸🌺🌸🌸🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا