شکیبا درخشانی
آبان 12, 1397

درود ها جناب احمدی گرامی

غزل بسیار بسیار زیبا و عاشقانه ای سروده اید

شیوا دلنشین و عالی

تقدیمی بسیار زیبائیست

لذت بردم‌

هزاران گل نثار شعر زیبایتان

پاسخ
- علی احمدی
  آبان 12, 1397
  
  مهر بانو درخشانی شاعره خوش نگار و ادیب فرزانه بنده نوازی فرمودید سپاس بی مر از مهر بی حصرتان گرامی
  
  پاسخ
مازیار نژادیان
آبان 13, 1397

درودها

پاسخ
- علی احمدی
  آبان 13, 1397
  
  هزاران هزار بار سپاس بی مر از مهر بی حصرتان استاد نژادیان والا قدر
  
  پاسخ
مهتاب دوستان
آبان 13, 1397

درودها و مبارک خواهر گرامیتان

و نام زیبایشان را بسیار دوست دارم

پاسخ
علی احمدی
آبان 13, 1397

بیکرانه درودهای جاودان استاد والا مقام مهتاب دوستان گران ارج بنده نوازی فرمودید و می آموزم از محضرتان و بنده هم ستایش می نمایم نام شیوا و قدسی مآب مهتاب را …نام کتاب جدبد شعرم هم منظومه مهتابی نهادم …..شادزی و استوار پاینده به مهر پروردگار

پاسخ
اکبر رشنو
آبان 13, 1397

درود

و

دستمریزاد

پاسخ
- علی احمدی
  آبان 13, 1397
  
  بنده نوازی فرمودید حضرت استاد رشنوی والامقام سپاس بی مر از مهر بی حصرتان استادم
  
  پاسخ
محمدعلی رضاپور
آبان 13, 1397

پاسخ
- علی احمدی
  آبان 13, 1397
  
  گل باران باد لحظه های زندگی شما شاعر بزرگوار جناب رضا پور سپاس
  
  پاسخ
- علی احمدی
  آبان 13, 1397
  
  گل باران باد لحظه های زندگی شما شاعر بزرگوار جناب رضا پور سپاس
  
  پاسخ
فرشته
اسفند 12, 1398

بسیار زیبا بود فیض بردم

پاسخ
- علی احمدی
  اسفند 24, 1398
  
  شاعر والاقدر مهربانو فرشته گرامی ، زیبا می خوانید سپاسمندم
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

ثبت نام در شعرپاک

کبوتری که رضایت نداشت از دل خویش
شبانه پر زد و رفت از دیار و محفل خویش

شبی که بال و پرش مثل مار زخمی بود
برای دانه گذشت از بیان مشکل خویش

هوای باغ که شد تیره از غم گلها
ندید بین درختان مرا مقابل خویش

به عاشقی که خطر را همیشه حس می کرد
کسی نگفت نرو در مسیر باطل خویش

هزار مرتبه گفتم به مدّعی با عشق
دهد امید به پروانه های عاقل خویش

به آنکه خواست دهد خونبهای گلها را
بگو ببخش به ما قدری از فضایل خویش

به پاس خون شقایق که در رگش جاری ست
چگونه نگذرد عاشق ز خون قاتل خویش

« مهدی سیدحسینی »

حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق

درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به

مهرداد مانا در نامه ی اشتیاق

سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از

حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق

درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات

مهرداد مانا در مجازی ست

سلام افلاطونیان معتقد بودند که ورای این عالم که مجاز است ، عالم دیگری نیز هست

مهرداد مانا در نامه ی اشتیاق

سپاس گذار رحمت و زحمتی هستم که کشیدید خانم عبدلی عزیز و بی تردید سعی