🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نامهربانی

(ثبت: 242498) آبان 5, 1400 

 

هر بار در پاسخ به عشقم بد دهانی کرده ای
در کشتن احساس من با غم تبانی کرده ای

گفتم جوانی ، می روی یک روز عاقل می شوی
حالا شدم پیر جهان از بس جوانی کرده ای

اینقدر آیه آمده در شرح خوبی ها ولی
عادت به تکراری فقط از “لن ترانی” کرده ای

لب های من جز با “عزیزم”یا که”عشقم”وا نشد
یک بار تو در حق مـن شیرین زبانی کرده ای؟

یک تکه از قلب منی گرم تپش در سینه ام
هرچند در هر فرصتی تکه پرانی کرده ای

رفتی برو اما بدان با مهربانی مثل من
نامهربانی کرده ای نامهربانی کرده ای

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    آبان 5, 1400

    سلام و درود

    گفتم جوانی ، می روی یک روز عاقل می شوی
    حالا شدم پیر جهان از بس جوانی کرده ای

    عالی ست

    در پناه خدا🌿👏👏👏👏👌🌿

    • سلام استاد گرانقدر
      ممنونم
      خوش امدید🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿

  2. سلام و درود شاعر گرانقدر
    قلمتان ماندگار

  3. کبری محمدی

    آبان 5, 1400

    سلام
    بسیار زیبا سروده اید
    برقرار باشید
    سپاس
    🌹🌺🌹🌺🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا