🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ندیدی
انگار پریشان شدنم را تو ندیدی
بی تابی باران شدنم را تو ندیدی
لیلاتر از آنی که به پیش تو بنالم
مجنون بیابان شدنم را تو ندیدی
هر بار سر کوچه سراغ از تو گرفتم
ویلان خیابان شدنم را تو ندیدی
گفتی که گرانست تماشای محبت
ناچاری و ارزان شدنم را تو ندیدی
بگذار به مقصد برسانم دل خود را
تا بی سروسامان شدنم را تو ندیدی
ای بخت بلندی که نداری خبر از ما
مهجوری و حیران شدنم را تو ندیدی
در ساحل سبزت غم گرداب نداری
قربانی طوفان شدنم را تو ندیدی
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
بهمن 28, 1401
سلام🌹
یک نفس زیبا سراییده ای رفیق
خدا را هزاران بار شکر ذره ای در وجودم حسادت نیست
کیف کردم
روان
محکم
و راحت
این راحت سرودن خودش واقعا هنری بزرگ است
آفرین
در پناه خدا 🌱❤️🌹👌👌👌👌👌👌👌👌🌹❤️🌱
پاسخ
بهمن 28, 1401
سلام و ارادت و عرض ادب
حضرت استاد نازنین
♡♡♡♡
طارق دلش دریاست من شکی ندارم
چشمان او بیناست من شکی ندارم
در جمع پاک شاعران سرزمینم
او شاعری یکتاست من شکی ندارم
وقتی خراسانی قلم در دست گیرد
گلواژه ای بر پاست من شکی ندارم
در سینه لبریز عشق و مهربانش
صد گوهر معناست من شکی ندارم
✍بداهه تقدیم
💠💠💠
پاسخ
بهمن 28, 1401
«لیلاتر از آنی که به پیش تو بنالم
مجنون بیابان شدنم را تو ندیدی»👌👌👌👏👏👏👏
درود جناب معصومی
مثل همیشه زیبا ، روان، دلنشین
قلمتان نویسا🌺
پاسخ
بهمن 30, 1401
درود بر شما جناب معصومی ارجمند
قلمتان سرسبز
🙏💐🙏💐🙏🌿
پاسخ
بستن فرم