🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نظر کرده دردیم
چشمه در چشمه بیا تا لب دریا برسیم
جلوه در جلوه به اکسیر تمنا برسیم
عطر سرزندگی باد صبا خواهد بود
بامدادی که به انفاس مسیحا برسیم
دیده واکن که غزل از سر مژگان تو بود
پرده بگشا که ز کفر تو به حاشا برسیم
عرصه تنگست و زمان تنگتر از سینه من
تا به سر منزل مقصود تو آیا برسیم؟
سر پیمان بلی’ قول تن و جان دادیم
سببی شو که زمانی سر سودا برسیم
ما از این بادیه رفتیم و خودت میدانی
تا کجا بار دگر با تو به صحرا برسیم
هر که لبریز جنون گشته بیاید برویم
شاید این مرتبه تا خیمه لیلا برسیم
ما نظرکرده دردیم و تو هم می دانی
دل شوریده! بناکن که به فردا برسیم
◇همزمان با روز عرفه ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
تیر 19, 1401
درودها جناب معصومی عزیزوبزرگوار
غزلی ناب و زیبا را مهمان صفحه ارجمندشمابودم ولذت بردم .احسنتم.
🌸🌸🌸
پاسخ
تیر 19, 1401
هر که لبریز جنون گشته بیاید برویم
شاید این مرتبه تا خیمه لیلا برسیم
ما نظرکرده دردیم و تو هم می دانی
دل شوریده! بناکن که به فردا برسیم
عیدتان مبارک
خیلی لطیف و زیبا
درودتان استاد
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
بستن فرم