🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی چشم
در اشک و غم می چرخید
من بودم
بیخود از خودم
هفت خوان و هفتاد وا د ی بریده
به پای سهرابم
خنجر خورده بارها از پشت و بغل
تا ابتدای این الف ،
میان هزار حلقه ی زخم
دل در سرخی و رقص می رفت…
رنگین و تماشایی می گشت
سر از پا ناشناس
در ریتمی به معرفت
بالاتر زگاه
“آن” را گام می زد،
در خوفناک ترین تهی ِ گاه
هیچکس نبود
جز نغز نغمه ای سرخ
پر شتاب ودرد آلود
از گوشه ی انزوای چشمم می چکید
بر دو دست پلک
پیش پای صبح
دم بدم می ریخت ،
بسیار برهوت بریده تا طلوع
واین مخَلَصَم بود
به ذبح عظیم
به آغوش شیرین روشنی،
خونبهای نوع
چشمم به معبد آفتاب
گره می خورد درآب و تاب
و
من این می دانستم…
به فردا
اشک می شدم بر بیشمار کشته ی خودم
آوازم مرثیه بود
بر کوتاه لفظ
ولبِ دمادم بامهای خطر،
هزار جام از شفق سهمم بود
تا بنوشم
بر بالای بالاتر از خطر،
برنگ بلال
جان می شستم بی هیچ ملال
بر بام تقدیس حقم بود به نوع
که مرا صبح یاد داده بود،
وماندن از برزخ شروع
در طی طولانی گرگ ومیش
تا شاخص روز
قد قامتم بود به بی سایه ترین ظهر
زیب لبان تلاوت بود
و
اربعین ِ قامت بشر بود
در بیکران شمایل صبح
خنجر خورده وخونین ایستاده …
به صدق در آواز سرخ
واین من بودم
نه هیچِ دیگر
و نکته سر خط
در بی هیچ خط فاصله
هی طلوع می شدم…
به دم
دمبدم
نیزه ی سرخ بودن
آفتابی بس بلند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
مرداد 4, 1398
تصاویر این قتلگاه ، و افسوس شاعر که در زاویه ای خاص نشسته و ناظر بر اتفاقات است ، مرا بخود جلب کرد.
این شهادت در درون ، این تصلیب تمام هستی آدمی …
آری ” آن ” هم عقب می ماند از گذر زمان چه رسد به ” گاه ”
استاد رشنو ، عزیز بزرگوار در ذیل این سنفونی و این مرثیه سازی عظیم شما ، نوشته ای نمی توان گذاشت… تنها باید ایستاد و تمام مناظرش را نگاه کرد و حیرت کرد.
من تحفه را به یادگار برایتان در ذیل این اثر فاخر خواهم گذاشت. امید که مورد قبول افتد و در منظر نظر قرار گیرد.
…. درود بر شما
پاسخ
مرداد 4, 1398
درودها
بر شما
سپاس از حضور و نظرگا ه ارجمندتون
سلامت وسر بلند باشید به مهر و نیکویی
و 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 4, 1398
درود ها….
با سپاس بسیار…🌺🌺🌺
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام ودرود
بر شما
ممنون از حضور خوبتون
همیشه باشید به مهر و
🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 4, 1398
قد قامتم بود به بی سایه ترین ظهر
زیب لبان تلاوت بود
و
اربعین ِ قامت بشر بود
در بیکران شمایل صبح
خنجر خورده وخونین ایستاده …
به صدق در آواز سرخ
واین من بودم
نه هیچِ دیگر
و نکته سر خط
در بی هیچ خط فاصله
هی طلوع می شدم…
👏👏👏👏👏
🌹🌹🌹🌹🌹
🌿💐🌿💐🌿
سلام استاد ارجمند و گرامی ام
فکر نمی کنم سپید سرایی به قدرت و کمال شما الان در کشور داشته باشیم
حد اقل من ندیدم
پاسخ
مرداد 4, 1398
سپاس
ارزنده به قدومتون
خردمندیتون رو همیشه ارج می نهم
و انصاف هم در کار شما گل بود به سبزه هم آراسته می شد
نه که این سطور بلند نظر و در باره ی این حقیر نوشتید
و من در مقام مفاخره این سطور خونینو نگفتم چیزی بود از زخم دلم فقط
درودتان همیشه حضورتون نوریست
خاص و و یژه و مخلص از سر معرفت
و این بیانم از مدح و مبالغه دورست
و السلام
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام استاد
سراسرتامل ولذت
انگارنمی شودازهیچ یک ازواژه ها به سادگی گذشت هرکدام جایی که نشستن حقشان بوده
قلمتان همیشه دراوج
برقرارباشید
برای شعربمانیدتاهمیشه
👏👏👏🌻🌼🌻
پاسخ
مرداد 4, 1398
درود
بر
شما
سر کار بانوبهمنی
حضور وحس ارجمندتون
مغتنمست
و سپاس از خواندنتون و
همیشه باشید به مهر و نیکویی های خداوند عزیز
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام و درود استاد رشنو گرامی
اشعارتان سراسر زیباییست
احسنت بر قلم توانمندتان
پاینده باشید🌺🌺🌺
پاسخ
مرداد 4, 1398
درودها بر شما
سپاس از حضور ارجمندتون
و 🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام و احترام محضر استاد رشنو گرامی
همیشه عالی و نغز می سرایید
لذت می برم از آثار فاخرتان
سر لند باشید به مهر
درود هااااااااا
💐🙏💐
پاسخ
مرداد 4, 1398
درودها
بر گرامی دوست عزیزم
حضور ارجمند تون را
سپاس می دارم
زینتیست بر سفره ی دل
درودتان
همیشه همراه از سر لطف
ممنونم
و آغوشی از 🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام استاد عزیز
اخیرا بنا بر یادگیری بر سپید هایتان زیاد متمرکز می شوم
تازه دریافته ام اشعار بی مانند آن همچون تابلوی نقاشی نفیسی ست که در هر زاویه ی آن دنیایی تصویر موجود است و در دل هر تصویر تصویری دیگر.
ددر پناه خدا شاد زی
🌿👏👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
مرداد 4, 1398
سلام
بر استاد عزیزم
شما بزرگ بنده هستید
ومخلص حضرتعالی هستم
و شاگر نوازی می فر مایید
همیشه مهرتان تابان !
و 🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃
پاسخ
مرداد 5, 1398
درود برشما استاد گرامی
بسیار زیبا وقابل تامل
رقص قلمتان ماندگار
سایتون مستدام
پاسخ
مرداد 5, 1398
🌸🌸🌸🌸
درود استاد رشنو
پاسخ
بستن فرم